اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 771
از گفتار امام رضا 7 در يكتاپرستى
در مجلس بزرگى كه مأمون
تمام دانشمندان علم كلام آئينهاى مخالف اسلام را در آن جمع كرده بود، و امام رضا
7 [در آن مناظره] بر همه آنان چيره شده بود، عمران صابى از امام 7 سؤالاتى پرسيد و اين روايت طولانى و آن مجلس مشهور است، از آن روايت به
قدر اقتضاى كتاب ذكر كرديم.
عمران صابى به امام 7 عرض كرد: به من بگوييد كه آيا ما با حقيقت، خداوند را يكتا مىدانيم و يا
با وصف، او را يكتا مىشماريم؟
امام رضا 7
به او فرمود: همانا آن نور آغازگر يكتا، آن هستى اولين يگانه است، شريكى ندارد و
چيزى با او نيست، يكى است و دومى ندارد، نه معلوم است و نه مجهول، نه محكم است و
نه متشابه، نه در ياد باشد و نه از ياد رفته و «چيز» نيست كه نام چيزى از همه
چيزها بر او گذاشته شود، پس آن آغازگر قائم به خويش است، نورى است بىنياز از ديگرى،
نه «از زمانى» بوده و نه «تا زمانى» باشد و نه بر چيزى ايستاده و نه به چيزى نهان
و نه در چيزى ساكن شده و گوينده چون به ذهنش خطور كند او را [به عنوان] نورى يا
همانندى يا شبحى يا سايهاى درك كند و تمام اينها پيش از آفرينش بوده در حالى كه
چيزى غير از او در آن حال نبوده و اينك نيز در همين جايگاه است، پس مسلّما اينها
صفاتى ايجاد شده و ترجمانى براى گمانكننده است تا بفهمد.
اى عمران آيا فهميدى؟
عرض كرد: آرى.
امام رضا 7
فرمود: بدان كه خيال و خواست و اراده معنايشان يكى است و سه اسم دارند و اولين
خيال و اراده و خواست او، حروفى بودند كه آنها را پايه و اساس هر چيزى و حلكننده
هر مشكلى قرار داد و در خيال خويش معنايى جز همان [معانى] متناهى و وجودى غير از
نفس آنها ننهاد؛ چرا كه: آنها به خيال پنداشته مىشدند و خداوند بر خيال پيشى
داشت؛ زيرا پيش از خداوند و همراه او چيزى نبود
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 771