اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 729
اى هشام! به راستى خردورز فرزانه كسى است كه آنچه را كه توانش
را ندارد وارهاند و درستى بيشتر در مخالفتورزى با هواى نفس است و هر كه آرزويش
دراز شود كردارش بد شود.
اى هشام! اگر راه مرگ را
ببينى بىگمان تو را از آرزو باز دارد.
اى هشام! از زياده خواهى
بپرهيز و مىبايست از [درخواست] دارايى مردم نااميد شوى و زياده خواهى از
آفريدگان را در خويشتن بكش؛ چرا كه زياده خواهى كليد پستى و ربوده شدن خرد و
فرساينده جوانمردىها و لكهدارى آبرو و از كف رفتن دانش است و مىبايست به
پروردگارت پناه ببرى و بر او توكل كنى و با نفست ستيز كن تا از اميال و خواستههايش
بازگردانى؛ چرا كه اين ستيزهجويى همچون ستيز با دشمنت بر تو واجب است. هشام گفت:
به امام كاظم 7 عرض كردم: ستيز با كدامين از دشمنان واجبتر است؟ امام
7 فرمود: نزديكترين و دشمنترين و آسيب زنندهترين و عداوتمندترين و
پنهانترين دشمنى كه در همان حال به تو نزديك است و آن كس كه دشمنانت را بر عليه
تو مىشوراند و او [همان] ابليس است كه براى وسوسه اندازى در دلها گماشته شده
است؛ پس بايد با او به شدّت دشمنى كنى و نبايستى ابليس در تلاش براى هلاكت تو از
شكيبايى تو در ستيزه با او شكيباتر باشد؛ چرا كه او در قوت خويش از تو سست
بنيانتر و با همه بدىهايش از تو كم ضررتر است و چون به خدا پناه آورى بىگمان به
راهى راست هدايت شوى.
اى هشام! هر آن كس كه
خدا سه چيز به او عنايت كند به راستى كه به او لطف نموده است: خردى كه او را از
دشوارى هواى نفسش دور دارد و دانشى كه از دشوارى نادانى او را بركنار دارد و
توانگرىاى كه هراس از تنگدستى را از او دور سازد.
اى هشام! از اين سراى و
مردمانش پروا كن؛ زيرا مردم چهار دستهاند:
مردى نابود و هم آغوش
هواى نفسانىاش و يادگيرندهاى قرآن خوان كه هر چه دانش او فزون گردد تكبرش بيشتر
شود كه با قرآن خواندن و دانش خويش بر آن كس كه پايين دست اوست تكبر ورزد و عبادت
پيشه نادانى كه آن كس را كه پايين دست اوست در عبادت كوچك مىشمارد، دوست دارد كه
بزرگ داشته شود و محترم انگاشته شود و صاحب بصيرتى دانا و آگاه به راه حقّ كه دوست
دارد در راه خدا به پا خيزد ولى ناتوان يا شكست خورده است
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 729