اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 727
اى هشام! از معاشرت و الفت با مردم بپرهيز مگر آن كه در
ميانشان خردورزى درستكار بيابى، پس با او الفت گير و از ديگران همچون گريز از
درندگان شكارى بگريز و خردورز را سزاست كه چون عملى را انجام دهد از خدا حيا كند و
آن هنگام كه فقط به او نعمتى دهند ديگرى را در كارش [استفاده از نعمت] شركت دهد و
چون دو كار بر تو پيش آمد كه نمىدانى كدام بهتر و درستتر است. نگاه كن كه كدامين
از آن دو به هواى نفست نزديكتر است پس با آن مخالفت ورز؛ زيرا به راستى بسيار از
درستىها در مخالفتجويى با هواى نفست است و بپرهيز از اينكه حكمت را به دست آورى
و به دست نادانان سپارى.
هشام گفت: به امام كاظم
7 عرض كردم: اگر مرد جوياى آن را بيابم ولى دركش ظرفيت نگهدارى
آموختههايم را نداشته باشد [چه كنم]؟ امام 7 فرمود: در اندرزگويى به
او نرمى و مهربانى نما و اگر [در اندرز آموزى] دلتنگ شد، خويشتن را در اندرزگويى
به او به سختى بسيار نينداز و از علم ناپذيرى خودخواهان برحذر باش؛ چرا كه علم
خوار مىشود كه بر ناهوشياران عرضه شود.
عرض كردم: پس اگر كسى را
نيافتم كه توان فهم سؤال از آن را داشته باشد [چه كنم]؟ امام 7 فرمود:
نادانى در باره سؤال را غنيمت شمار تا از بلاى سخن [در ياد دادن علم] و بزرگ بلاى
ناپذيرفتن در امان باشى و بدان كه خداوند فروتنان را به اندازه فروتنى ايشان، بر
فراز نمىدارد بلكه به اندازه بزرگى و فرازمندى خويش بر فراز دارد و هراسناكان را
به اندازه هراس ايشان آسوده ندارد بلكه به اندازه كرم و بخشش خويش آنان را آسودگى
دهد و اندوهناكان را به اندازه اندوه ايشان فرج حاصل نكند بلكه به اندازه مهر و
رحمتش بدهد. پس چه مىپندارى در باره مهربان بخشايشگرى كه به آنان كه دوستانش را
آزار مىرساند مهر ورزد تا چه برسد به كسى كه به خاطر خدا [از ديگران] آزار
مىبيند؟ و چه مىپندارى در باره توبه پذير بخشايشگرى كه دشمن خويش را مىبخشد تا
چه برسد به آن كس كه خرسندى خدا را مىجويد و به خاطر او دشمنى مردم را
برمىگزيند.
اى هشام! هر كه دوستدار
دنيا شد هراس روز رستاخيز از دلش برود و به هيچ بندهاى دانشى داده نشد كه
دوستدارى دنيا را فزون كند جز آن كه دورى از خدا را فزون نمايد و خداوند خشمش را
بر او بيشتر كند.
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 727