اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 547
لذا پرسيدند: اى روح اللَّه، اين چگونه است؟ فرمود: يكى از
شما مردان بر عيب برادرش آگاه مىشود ولى از پوشاندن آن خوددارى مىنمايد. از روى
حقّ و حقيقت به شما مىگويم كه آنچه مورد نظر شماست دست يافتنى نخواهد بود مگر با
ترك شهوت. و آنچه را كه آرزو مىكنيد تحقّق نپذيرد مگر با شكيبايى بر ناخواستهها.
از يك نگاه [نگاهآلود] نيز بپرهيزيد؛ زيرا همان يك نگاه تخم شهوت را در دل بكارد
و همان براى فتنه انگيزى نگاهكننده بس باشد. خوشا بر آن كه ديدهاش را در دل نهاد
نه در چشم. ارباب مآبانه بر عيبهاى مردم ننگريد ولى بندهوار عيبهايتان مدّ نظرتان
باشد، همانا مردم دو دستهاند: گرفتار و برخوردار از عافيت؛ پس گرفتار را مورد
رحمت و محبّت قرار دهيد و به خاطر برخوردارى از عافيت خداى را سپاس گزاريد.
اى پسر جندب! با كسى كه
با تو قطع رابطه كرده رابطه برقرار ساز و به كسى كه از تو دريغ داشته بذل و بخشش
كن و آن كس كه با تو بدرفتارى نمود با او خوشرفتارى كن و بر آن كس كه تو را به
باد دشنام گرفته، سلام نثارش كن و در حقّ كسى كه با تو دشمنى ورزد انصاف ورز و از
كسى كه به تو ستم كرده درگذر همان طور كه انتظار دارى از تو درگذرند؛ پس با نگاهى
عبرت پذير عفو الهى را بر خود مورد توجّه قرار ده، آيا نمىبينى كه آفتابش
برنيكوكاران و بزهكاران تافته و بارانش بر صلاحكاران و خطاكاران باريده؟! اى پسر
جندب! در حضور مردم صدقه مده كه تو را از نيكان شمارند؛ زيرا اگر چنين خودنمايى
كردى مزد خود را به طور كامل دريافت نمودهاى [و مزدى از خدا دريافت نخواهى كرد]،
بلكه سعى كن چنان بذل و بخشش نمايى كه اگر با دست راستت آن بخشش صورت گرفت، دست
چپت از آن آگاه نگردد؛ زيرا آن كسى كه به خاطر او پنهانى صدقه مىدهى، در روز
رستاخيز كه خبردار نبودن مردم از صدقه دادن تو زيانى را متوجّهات نمىسازد، در
حضور همه مردم تو را پاداش دهد. صدا آهسته دار؛ زيرا پروردگارت نهان و عيان شما را
مىداند و درخواست نكرده از درخواستتان آگاه است. هنگامى كه روزهدار هستى از هيچ
كس غيبت مكن و روزههايتان را آغشته به ستم مسازيد و رياكارانه براى جلب توجّه
مردم روزه مگيريد كه رياكاران صورت خود را تيره سازند و موهايشان را ژوليده و لب و
دهان را خشكيده تا مردم را از روزهدار بودن خود آگاه نمايند.
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 547