اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 507
نه نادانىاى همچون كم باورى، نه كم باورىاى همچون ناترسى،
نه ناترسىاى همچون كم اندوهى بر بىهراسى، نه بلايى همچون ناچيز انگاشتن عصيان و
رضايت به آن گونه كه هستى، نه نيكوئى همچون جهاد، نه جهادى همچون پيكار با نفس، نه
نيروئى همچون فرو بردن خشم، نه عصيانى همچون دلبستگى به زندگى پايدار، و نه ذلّتى
همچون خوارى زيادهخواهى نيست.
زنهارا كم كارى هنگام
فرصت؛ به راستى كه فرصت عرصهاى است كه براى اهلش زيان بار خواهد بود.
از گفتار آن حضرت به
جابر
روزى آن حضرت از منزل
خارج شد در حالى كه مىفرمود: اى جابر! به خداى سوگند شب را اندوهناك و دل آشوب به
صبح رساندم. پس عرض كردم: فدايت شوم اندوه و آشوب دلت براى چيست؟ براى اين دنيا؟
پس فرمود: نه اى جابر، بلكه اندوه نگرانى از آخرت است. اى جابر: هر كه حقيقت خالص
ايمان بر دلش وارد شود، از زرق و برق دنيا روى برتابد.
به راستى كه زيبائى دنيا
تنها بازى و سرگرمى است و به درستى كه سراى ديگر همان زندگانى [واقعى] است. اى
جابر! به تحقيق نيكو نيست كه مؤمن بر زيبايى اين سراى، دل بندد و اعتماد كند. آگاه
باش كه فرزندان دنيا، اهل خود فراموشى، و بزرگ بينى و نادانيند و فرزندان آخرت
همان مؤمنان، عملكنندگان و دورى گزينندگان از دنيايند، اهل دانش، تيزفهمى و مرد
انديشه و عبرتگيرى و جستجوگرى هستند. از ياد خدا دل آزرده نمىشوند. اى جابر آگاه
باش! به راستى توانگران [راستين] همان پارسايانند. اندكى از دنيا بىنيازشان
سازد، خرجشان اندك است، اگر كار نيكوئى را فراموش كردى به يادت آرند و اگر كار
نيكوئى را انجام دادى ياريت رسانند، هوس جوييها و لذتطلبىها را پشت سر اندازند و
بندگى پروردگارشان را فراروى خويش نهند، چشمها را به راه نيكو و ولايت دوستان خدا
دوزند، پس دوستدارشان شوند و ولايت ايشان را بپذيرند و از ايشان پيروى نمايند.
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 507