اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 459
و گر نه خيانتكار به خدا و ستم پيشه به بندگانش هستى و در
معرض بازپسگيرى [نعمت] از جانب خدا و غلبه او [بر خودت] گرديدهاى.
19- و امّا حقّ همسرت
اين است كه بدانى، به راستى خداوند او را مايه آرامش و آسايش و همدم و پرستار تو
قرار داده و بايسته است كه هر يك از شما [زن و شوهر] به سبب همسرش خداى را سپاس
دارد و بداند كه اين ارزانى خدا بر اوست و بايد با نعمت خدا، نيك رفتار باشد و گراميش
دارد و با او سازگارى كند و اگر چه حقّ تو بر عهده او سختتر و فرمان پذيرى از تو
در آنچه دوست مىدارى و ناپسند مىشمارى تا جايى كه گناه نباشد، بر او لازمتر است
ولى زن نيز حقّ مهرورزى و همدمى دارد و حق دارد كه آرامشش در برآوردن لذّتى كه در
انجامش ناگزير است، فراهم شود و لا قوّة إلّا باللَّه.
20- و امّا حقّ برده تو
اين است كه بدانى به راستى او آفريده آفريدگار توست و گوشت و خون [همانند] تو را
دارد و تو [فقط] مالك او شدهاى و نه اينكه به جاى خدا او را آفريدهاى و نه اينكه
به او گوش و چشم دادهاى و نه اينكه برايش روزى مىرسانى و بلكه خداوند همه اينها
را، براى آن كه زيردست توست تأمين كرده و تو را امين او ساخته و او را به امانت،
به تو سپرده تا نگهدارش باشى و به روشى خداپسندانه با او رفتار كنى؛ پس بايد از
آنچه خود تناول مىكنى به او نيز بخورانى و از آنچه خود مىپوشى او را بپوشانى و
به كارى بيش از توانش وادار نكنى و اگر او ناپسندت آيد از وظيفه الهى نسبت به او
بدر آيى و او را با ديگرى عوض كنى و آفريده خدا را آزار ندهى و لا قوّة إلّا
باللَّه.
و امّا حقّ خويشاوندى
21- و امّا حقّ مادرت
اين است كه بدانى او تو را [در شكمش] حمل كرده آن گونه كه كسى، كس ديگر را حمل
نكند و از شيره جانش تو را خورانده آن گونه كه كسى، ديگرى را نخوراند و به راستى
او با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و تمام اندامش تو را نگهدارى كرده و به
اين نگهدارى، خشنود و شاد و پيوسته كار بوده است و هر ناگوارى و رنج و سختى و
نگرانى را تحمل كرده تا اينكه دست قهر [طبيعت] را از تو دور سازد و تو را به دنيا
آورده و آنگاه خشنود بوده كه تو سير باشى و او گرسنه باشد، تو پوشيده باشى و او
برهنه ماند، تو را بنوشاند و خود تشنه ماند،
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 459