اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 395
پاسخ امام حسن 7 به سؤالاتى كه از ايشان شده بود
(اين روايت طولانى بود و
ما بر حسب نياز مقدارى از آن را نقل مىكنيم) معاويه مردى را به طور ناشناس نزد
أمير المؤمنين 7 فرستاد تا سؤالاتى را كه امپراطور روم از او پرسيده
بود از على 7 بپرسد. چون آن مرد به كوفه وارد شد با أمير المؤمنين 7 صحبت كرد، حضرت او را ناشناس تشخيص داد و به بازجويى او پرداخت و او به
حقيقت امر اعتراف كرد. أمير المؤمنين 7 فرمود: خداوند پسر هند چگرخواره
را بكشد كه چقدر خود را در گمراهى انداخته و يارانش را گمراه ساخته است. كنيزى را
آزاد كرد كه بهتر بود او را به همسرى مىگرفت. [يعنى كنيزى را آزاد كرد و درست
نمىدانست چگونه با او ازدواج نمايد]. خداوند ميان من و اين امّت حكم نمايد، اينان
ارتباط خويشاوندى را با من قطع كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا كوچك شمردند و
روزگارم را بر باد دادند. آنگاه فرمود: حسن و حسين و محمّد را نزدم بياوريد، آنان
را حاضر ساختند. حضرت على 7 فرمود: اى برادر شامى! اين دو [حسن و
حسين] پسران پيامبر 6 هستند و اين [محمّد] پسر من است، اينك
از هر كدام خواهى سؤال كن. مرد شامى گفت: از اين، يعنى از امام حسن 7،
مىپرسم.
سپس شروع به طرح سؤالات
خود كرد: فاصله ميان حقّ و باطل چقدر است؟ ميان آسمان و زمين چقدر؟ ميان مشرق و
مغرب چقدر؟ اين لكّه ماتى كه در ماه ديده مىشود چيست؟ رنگين كمان چيست؟ كهكشان
چيست؟
نخستين چيزى كه بر روى
زمين برآمد چيست؟ نخستين چيزى كه روى آن به جنبش درآمد چيست؟ آن چشمهاى كه ارواح
مؤمنان و مشركان در آن مأوى گزينند كدام است؟ مادينه [خنثى] چيست؟ و آن ده چيز كه
يكى از ديگرى سختترند، كدامند؟
امام حسن 7
فرمود: اى برادر شامى! فاصله ميان حقّ و باطل، چهار انگشت است؛ آنچه به چشم خود
بينى حقّ است و با گوش خود بيهوده و باطل بسيار شنوى. فاصله بين آسمان و زمين به
اندازه رسيدن دعاى ستمديده و دامنه ديد اوست و هر كه جز اين گويد تكذيبش كن. فاصله
بين مشرق و مغرب يك روز پيوسته از حركت خورشيد است؛ به خورشيد نگاه كن هنگامى كه
برآيد و هم به آن بنگر هنگامى كه غروب نمايد
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 395