اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 325
فرمايش على 7 در باره راويان حديث
سليم بن قيس به أمير
المؤمنين على 7 عرض كرد: همانا من از سلمان و ابو ذر و مقداد احاديثى
در باره تفسير قرآن و فرمايشات پيامبر 6 شنيدم و سپس از شما
هم تصديق منقولات آنها را مىشنوم، در حالى كه در دست مردم مطالب فراوانى از تفسير
قرآن و فرمايشات و روايات پيامبر 6 هست كه با آنها مخالفت
دارد؛ آيا اين مردم به عمد بر پيامبر 6 دروغ مىبندند و قرآن
را تفسير به رأى مىكنند؟ أمير المؤمنين 7 فرمود: سؤال كردى، اينك پاسخ
را درياب: به راستى، در دست مردم حقّ است و باطل، دروغ است و راست، ناسخ است و
منسوخ، عام است و خاص، محكم است و متشابه و عارى از اشتباه و آميخته با آن است. در
زمان خود رسول 6 آن قدر بر ايشان دروغ بستند تا آنجا كه
برخاست و سخنرانى كرد و فرمود: «اى مردم! دروغسازان بر من زياد شدهاند، پس هر كه
به عمد بر من دروغ بندد، جايگاه خود را به آتش برده است». و همچنين اين دروغ بستن
بعد از ارتحال پيامبر ادامه داشت.
حديث را چهار كس نزد تو
آرند كه پنجمى ندارند: فرد منافقى كه اظهار ايمان نمايد و خود را مسلمان جلوه دهد
ولى از انجام هيچ گناهى ترسى به خود راه نمىدهد و باكى هم ندارد كه بر رسول خدا
6 به عمد دروغ بندد، اگر مردم مىدانستند كه منافق و دروغ
پرداز است، سخنش را نمىپذيرفتند و باورش نمىكردند ولى مردم مىگويند او از اصحاب
رسول خدا 6 است و خود پيامبر 6 را ديده
و حتما از او شنيده و اخذ كردهاند در حالى كه مردم از نفاق آنها بىخبرند و
گفتارشان را مىپذيرند و خداوند عزّ و جلّ آنچه را در باره منافقان لازم بوده خبر
داده است و به بهترين صورت پرده از چهره [خبيث] آنها برداشته است و فرموده: «چون
آنان را ببينى پيكرهاشان تو را به شگفت آرد و اگر سخن گويند، گفتارشان را بشنوى
[از بس چرب زبانند]». [سوره منافقون (63)، آيه 4] اينان پس از پيامبر 6 پراكنده شدند و بر جاى ماندند و با دروغ گفتن و تهمت زدن، به پيشوايان
گمراهى و دعوتكنندگان به دوزخ، تقرّب يافتند، پس آنان را به كار و حكومت و قضاوت
گماشتند و بدين نام بر گردن مردم سوارشان كردند. و در سايه نام آنها، به جهانخوارى
پرداختند
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 325