اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 321
و چون مرتكب گناه گردد از ايمان جدا شود و ايمان از او فاصله
گيرد و هرگز باز نگردد تا آن كه توبه نمايد و اگر توبه كند و به ولايت و [ائمه
عليهم السّلام] شناخت داشته باشد خدا توبهاش را قبول مىكند و اگر به گناه باز
گردد و اعتقاد به ولايت را از دست دهد، خدايش او را به دوزخ داخل سازد.
اما مراد از «اصحاب
شمال» [گروه تيرهورزان]، همان يهود و نصارايند، خداوند سبحان مىفرمايد: «كسانى
كه به ايشان كتاب [آسمانى] دادهايم، همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او
[پيامبر اكرم 6] را مىشناسند و مسلما گروهى از ايشان حقيقت
را نهفته مىدارند، و خودشان هم مىدانند. حقّ از جانب پروردگار توست؛ پس مبادا از
ترديدكنندگان باشى» [سوره بقره (2)، آيه 146 و 147]، چون اين گروه آنچه را
مىشناختند انكار نمودند، خداوند آنان را بدان گرفتار ساخت و «روح ايمان» را از
آنها ربود و در پيكرشان فقط سه روح جاى داد: روح قوّت، روح شهوت و روح بدن؛ آنگاه
آنان را با چهار پايان مربوط ساخت و فرمود: «آنان جز مانند ستوران نيستند» [سوره
فرقان (25)، آيه 44]، زيرا ستوران به روح قوّت بار بردارد و به روح شهوت علف خورد
و به روح بدن راه رود. سئوالكننده به حضرت على 7، عرض كرد: [با اين
توضيحات] دلم را زنده كردى!
از سفارش أمير
المؤمنين على 7 به زياد بن نضر هنگامى كه او را در سفر صفّين امير دسته
خط مقدّم لشكر خود قرار داد
در هر صبح و شام از خدا
بترس و بر خود از فريب بترس و نفس را در هيچ حال از بلا ايمن مشمار و بدان كه اگر
نفس خويش را از بسيارى از آنچه دوست مىدارى به خاطر ترس از عواقب آن باز ندارى،
هوا و هوس تو را در زيان فراوان افكند تا مجبور شوى از آن دست بردارى؛ پس همواره
زمام نفس خويش را فرو گير و از ستم و گمراهى و تجاوز و عدوان باز دار. من تو را به
فرماندهى اين لشكر گماشتم؛ پس آنان را زبون مشمار و بر آنان گردن فرازى منما؛
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 321