اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 279
امّا شاخههاى سهل انگارى در دين: ترس، فريب، تعلّلورزيدن و
آرزو. و اين از آن روست كه ترس، از حقّ باز دارد، فريب خوردن از دنياى زودگذر موجب
كوتاهى در امر آخرت گردد، نتيجه تعلّلورزيدن سرنگون شدن در پرتگاه كورى است. و
اگر آرزو نبود، انسان حساب كار خود را مىدانست و اگر از حساب كار خود آگاه مىشد
از ترس و وحشت در جا مىمرد.
اما شاخههاى خشم: خود
بزرگ بينى، فخر فروشى، تندى و تعصّب. هر كه خود بزرگ بين باشد به حقّ پشت نمايد.
هر كه فخر فروشى كند به فسق و فجور گرفتار شود. هر كه تندى نمايد بر گناهان اصرار
ورزد و هر كه تعصّب داشته باشد به جور و ستم پردازد؛ پس چه بد خصلتى است خصلتى كه
نتيجهاش پشت كردن به حقّ، فسق و فجور و اصرار بر گناه باشد.
و شاخههاى طمع:
شادمانى، خوشگذرانى، خيره سرى و تكبّر. پس شادمانى نزد خدا خوشايند نيست و
خوشگذرانى خود پسندى است و خيره سرى بلايى است كه آدمى را به كشيدن بار گناهان
وادار مىسازد و تكبّر، سرگرمى و بازى و گرفتارى است كه آدمى آنچه را پستتر است
به جاى چيز بهتر [آخرت] برگزيده است؛ اين است نفاق و پايهها و شاخههاى آن.
و خداوند- كه يادش
والاست- بر بندگان خود تسلّط كامل دارد آن خدايى كه توانش استوار، قدرتش محكم،
بركتش شايان، حكمتش تابان و حجّتش پيروز، دينش ناب، سخنش حقّ، خوش رفتارىهايش
پيشاپيش رسيده، نسبتش صاف و روشن، ترازوهايش عادلانه، پيامهايش رسا و محافظانش
حاضر و آمادهاند. سپس خداوند بدكردارى را گناه و گناه را فتنه و فتنه را پليدى و
چرك دانست. و خوش كردارى را غنيمت و بازگشت [از گناه] را توبه و توبه را
پاككننده به شمار آورد، پس هر كه توبه كرد هدايت يافت و هر كه فريب [دنيا را]
خورد گمراه گشت و اگر به درگاه خدا باز نگردد به گناه خويش اعتراف ننمايد و بهشت
را باور نكند همچنان گمراه به شمار خواهد آمد. و بنا بر سنّت الهى كسى به هلاكت
نيفتد مگر آن كسى كه خودش را هلاكشدنى ساخته است. خدا را، خدا را! چه قدر گسترده
و فراگير است اين اوصافش: توبه پذيرى، رحمت، بشارت، بردبارى عظيم [بىنظير].
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 279