responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 261

اين را بدان [و نيك بينديش‌] كه همانا هر نمونه‌اى نشانگر همانند خود است. به راستى، چهارپايان، فقط در بند شكم‌اند و درندگان، در پى تجاوز و ستم‌اند و همّت زنان، آراستن زندگى دنيوى و تباهى در آن است. همانا مؤمنان مردمى دلسوز، خاكى و فروتن، و خدا ترس‌اند.

پند و اندرز أمير المؤمنين على 7 و توصيف مقصّران‌

از آنان مباش بى‌آن كه كارى سازد به آخرت اميد مى‌بندد و با آرزوى دراز اميد توبه دارد. در باره دنيا چون زاهدان سخن گويد ولى در عمل چون دنيا پرستان رفتار نمايد.

هر چه از دنيا بهره‌اش دهند، سير نشود و اگر بى‌بهره‌اش دارند، قناعت پيشه نسازد. از سپاس نعمتى كه به او ارزانى داشته‌اند، درمانده است، باز هم، خواهان فزونى آن است. مردم را از كار بد باز مى‌دارد و خود از كار بد باز نمى‌ايستد. از ديگران انجام كارهايى را مى‌خواهد كه خود آنها را انجام نمى‌دهد. نيكان را دوست مى‌دارد ولى راه و روش آنان را در پيش نمى‌گيرد. گناهكاران را دشمن مى‌دارد ولى خود يكى از آنان به شمار مى‌آيد. از فزونى گناهانش مرگ را خوش ندارد ولى باز هم، در انجام دادن گناهان اصرار مى‌ورزد. با خود گويد: تا چند عمل كنم و رنج كشم؟ آيا بهتر آن نيست كه راحت بنشينم و فقط آرزو كنم؟ او آرزوى آمرزش دارد ولى همچنان به گناه مى‌پردازد! به اندازه‌اى عمر داشته كه مى‌بايست هر شخصى فهميده‌اى [با آن مقدار عمر] به خود آيد و متنبّه گردد. در باره عمر گذشته‌اش گويد: اگر عمل مى‌كردم و رنج مى‌بردم، برايم بهتر بود ولى همچنان عمر خود را بى‌باكانه تباه مى‌سازد و دنبال خوش‌گذرانى مى‌رود. چون بيمار شود از كوتاهى در كار خود، پشيمان باشد و چون تندرستى خويش باز يابد، با خاطرى آسوده و غرور آميز، كار [آخرت‌] را به تأخير اندازد. تا سالم است بر خود مى‌بالد و چون گرفتار بلا گردد نوميد مى‌شود.

در پندارها [امور دنيوى‌] هواى نفس بر او چيره شود و آنجا كه پاى يقين [امور اخروى‌] در ميان مى‌آيد هيچ تسلّطى بر نفس اماره خود نيابد. در روزى، به قسمت خود قناعت نورزد و به سهمى كه برايش تضمين شده، اعتماد ننمايد و به اعمالى كه بر او واجب شده نپردازد. او در باره خود در شك است. اگر توانگر شود، سرمست و مغرور گردد و اگر مستمند شود، مأيوس و سست گردد؛ پس او در گناه و نعمت [دنيوى‌] غوطه‌ور است و افزون طلب و ناسپاس مى‌باشد. به عيوب پيش پا افتاده مردم پردازد ولى از عيوب بسيار خود، چشم پوشد!

اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 261
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست