اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 147
برادرت همان حق را بر تو دارد كه تو بر او دارى. هر كه بدون
عاقبت نگرى خود را درگير كارها نمايد در معرض حوادث قرار مىگيرد. چاره انديشى پيش
از پرداختن به كارى، تو را از پشيمانى ايمن مىگرداند. هر كه از آراى گوناگون
استقبال نمايد، مواضع خطا را بشناسد. شكيبايى، سپر نادارى است. تنگ چشمى، روپوش
بدبختى است. آز نشانه نياز است. مهربان نادار بهتر از ثروتمند ستمكار است. براى هر
چيز، خوراكى است و خوراك مرگ، آدميزاد است.
اى پسر عزيزم! هيچ
گناهكارى را نااميد مكن چه بسيار گناهكارى كه عاقبت به خير گشته و چه بسيار خوش
كردارى كه در پايان عمر تباه شده و جهنّمى گشته است؛ ما از چنين سرنوشتى به خدا
پناه مىبريم.
اى پسر عزيزم! چه بسا
عصيانگرى كه [توبه كرده و] نجات يافته و چه بسا فرمانبردارى كه [تباه گشته و] سقوط
نموده است.
هر كه در جستجوى راستى
برآيد، سختى بر او سبك گردد. رشد نفس در سايه مخالفت با نفس [امكان پذير] است. هر
ساعتى كه مىگذرد عمر را مىكاهد. واى بر ستمكاران از داورى بهترين داوران و داناى
نهان پنهانكاران.
پسر جانم! ستم راندن بر
بندگان بدترين توشه است براى آن جهان، با هر جرعهاى، ناى گرفتنى است و با هر
لقمهاى در گلو ماندنى. هرگز نعمتى را فراچنگ نياورى مگر آن كه نعمتى را از دست
بدهى. چه قدر راحتى به سختى، تهيدستى به نعمت، مرگ به زندگى و بيمارى به تندرستى
نزديك است، خوشا به حال كسى كه كنش و دانش، دوستى و دشمنى، گرفتن و نگرفتن، لب به
سخن گشودن و نگشودن و رفتار و گفتار خود را براى خدا خالص گرداند. آفرين، آفرين بر
دانشمندى كه اهل كنش و كوشش باشد و از شبيخون مرگ بهراسد و در حال آماده باش به سر
برد و مهيّا گردد. اگرش پرسند اندرز دهد و اگرش وانهند سكوت اختيار نمايد و سخنش
درست باشد و سكوتش از درماندگى در پاسخگويى نباشد. واى بر آن كه دچار محروميّت و
خوارى و نافرمانى است و از خود نيكو پندارد آنچه را از ديگرى بد مىداند و به مردم
عيب گيرد آنچه را خود مرتكب آن مىشود.
پسر جانم! بدان كه هر كس
نرم گوى شود، دوست داشتنى است. خداوند تو را به سوى هدايتش موفّق نمايد و به قدرت
خويش از اطاعتكنندگانش قرار دهد كه همانا او بخشنده و بزرگوار است.
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 147