responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 109

كى و چه زمانى، در او راهى ندارند. حرف قد [قرب زمانى‌] او را نزديك نكند.

ترديد، مگر و شايد، حجاب او نگردد. كلمه «با» با او به كار نمى‌رود [همكارى ندارد].

ضمير «او» به طور كامل او را در بر نمى‌گيرد. همانا ابزارها خود را محدود سازند و هر ابزارى به همانند خود اشارت راند. فعاليّت هر چيزى در محدوده خود آنهاست.

استفاده از ابزار دليل نيازمندى است. تضاد بين دو چيز از وجود ضدّ خبر مى‌دهد.

شبيه است كه شباهت را مى‌رساند. پديده‌ها همراه زمانهايند. به وسيله نام‌ها، صفتها از هم تميز داده مى‌شوند و به قرينه‌هاست كه صفت آنها از هم متمايز مى‌شود و از آنها همتا جدا مى‌گردد و پديده‌هايشان به آنها برمى‌گردد.

تعبير از «كى پديد گرديد» هر پديده‌اى را از هميشگى بودن باز مى‌دارد و گفتن «به تحقيق بود» مانع ازليّت او مى‌گردد و استفاده از لفظ «اگر چنين نبود» حتميّت تحقّق را كه معناى جبروت است [از آن به وجوب وجود تعبير مى‌شود] از آن سلب مى‌نمايد.

پديده‌ها از هم جدا هستند و دلالت بر جداكننده خود دارند و از هم بركنارند و دلالت بر بركناركننده خويش دارند. به آفريده‌ها، آفريدگار بر خردها آشكار گرديد و هم به وسيله آنها از ديده‌ها پنهان مى‌گردد. در اثر همين است كه پندارها قضاوت مى‌كنند و عبرتها برقرار هستند و از همين پديده‌ها دليل به رشته كشيده مى‌شود و به وسيله خردها باور داشتن خدا به دل مى‌نشيند و به وسيله اقرار ايمان تحقّق مى‌يابد.

دين و ديانتى نيست جز با معرفت، معرفتى نيست جز به باور داشتن، باورى نيست جز به توحيد پاك، توحيد اعتبارى ندارد جز با اخلاص و بى‌ريايى، اخلاص تحقّق نيابد جز با نفى تشبيه، با اثبات صفات زائد بر ذات نفى تشبيه كارساز نيست، توحيد پاك و ناب تحقّق پيدا نكند جز با سلب همه صفات زائد بر ذات، تشبيه از يك جهت موجب تشبيه از هر جهت شود، يگانه‌پرستى به طور كامل صورت نپذيرد مگر با نفى همه تشبيهات نه فقط بعضى از تشبيهات. اقرار، عدم انكار است و اگر از يك نظر انكارى وجود داشته باشد اخلاص در توحيد صدق نمى‌كند؛ پس هر چه در آفريده است در آفريننده آن يافت نمى‌شود و هر چه در آن ممكن است در كردگارش محال و ممتنع مى‌باشد. حركت در او روا نيست، تجزيه و تركيب در ذات او امكان پذير نيست و چگونه چنين باشد كه خود پديد آورنده حركت و تجزيه است؟ و چگونه چيزى كه خود پديد آورده به او برگردد؟ يا آنچه خود پديد آورده در او پديد آيد؟ اگر چنين باشد ذاتش دگرگونى گيرد و كنه او تجزيه پذيرد، آنگاه نتوان گفت ازلى و هميشگى است و ازليّت معناى خود را از دست مى‌دهد و مفهومى جز حدوث باقى نمى‌ماند، جانبخش مفهومى ندهد جز همان جانيابى. اگر براى او پشت سرى باشد پيش‌رويى هم تواند بود؛

اسم الکتاب : تحف العقول ت حسن زاده المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 109
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست