اسم الکتاب : تحف العقول ت جنتی المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 0 صفحة : 5
تابش آفتاب نگه مىدارد، از جهاز شتر منبر مىسازد و بر فراز
آن بر مىآيد، خطبه مىخواند و پس از مقدمهاى پرشور بازوى على 7 را گرفته
مىگويد: من كنت مولاه فهذا على مولاه. چرا در حق مواليان وى دعا و در حق دشمنانش
نفرين مىكند؟ مگر على كه بوده كه گزيدهترين پيغمبر خدا و نخبهترين عنصر آفرينش
پس از 23 سال رنج و محنت، نجات بشر از اسارت بتان، چشاندن طعم آزادگى در بندگى به
انسان، در واپسين لحظات زندگى و در حساسترين فرصتى كه به دستش آمده با اين همه
اهتمام او را بعنوان مولى يعنى همان صفتى كه خداوند متعال به خود و پيامبرانش
اختصاص داده معرفى مىكند؟ مردى كه جز به خدا نمىانديشد و جز نجات انسان رسالتى
ندارد و به غير از ارزشهاى متعالى معنوى به چيزى ارج نمىنهد. در وجود على چه
مىبيند كه او را قرين خود مىسازد و به جاى خود مىنشاند؟
و يا آنجا كه عترتش را
قرين قرآن- كلام حق متعال، تجليگاه حقايق عالم و گنجينه اسرار هستى ساخته و پيروى
از آنان را يگانه ضامن هدايت و تنها سد طريق ضلالت مىشناساند و مىگويد:
انى تارك فيكم الثقلين.
ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى، احدهما اعظم من الآخر كتاب اللَّه و عترتي.
يا آنان را همانند
ستارگان درخشان آسمان، يا كشتى نجات مىشمرد، سبب چيست؟
چه رازى در اين وجودها
نهفته است كه همه هستى و سعادت و فلاح و نجات انسانها در گرو پيوستن به آنهاست؟
اينجاست كه بايد پاسخ اين سؤالها و صدها سؤال ديگر را در سيره، اخلاق، انديشهها و
لابلاى سخنان وحى گونه على و اولاد على : جستجو كرد، بايد نهج البلاغه،
صحيفه سجاديه و كتب حديث اصول و فروغ شيعه را صبورانه سطر به سطر و كلمه به كلمه
خواند، و با قرآن و احاديث رسول اللَّه مقايسه كرد. و به عظمت آخرين سلسله اوصيا
پى برد.
بايد آن همه مفاهيم بلند
را در بيان توحيد، نبوت، امامت و معاد، سير الى اله، شناخت انسان و جهان، رمز و
راز خلقت، ارائه مسير رشد و كمال، فلسفه تعالى و انحطاط افراد و امم و نشان دادن
پيچ و خم راهها و درهها و پرتگاهها و لغزشگاههائى كه سر راه انسان قرار گرفته
عميقانه و منصفانه بررسى كرد و با همه وجود، پيامبر و قبل از آن قرآن را تصديق كرد
و فهميد سرّ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ
الْيَوْمَ
اسم الکتاب : تحف العقول ت جنتی المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 0 صفحة : 5