responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تحف العقول ت جعفری المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 399

دومى ندارد، نه معلوم است و نه مجهول، نه محكم است و نه متشابه، و نه در يادها است و نه فراموش شده، و نه چيزى است كه نام هر چيزى از اشياء بر او نهاده شود، پس او است هستى نخست كه قائم به خود است، نورى است عارى از نياز، و بى‌نياز از همه، و نه وقتى [خاصّ‌] موجود شده، و نه تا زمانى [معيّن‌] باقى است، و نه بر چيزى استوار و قائم است، نه بچيزى پنهان، و نه بچيزى تكيه كرده است، و گوينده‌اى نتواند او را در غالب پرتوى يا مثالى يا شبحى يا سايه‌اى دريابد و درك كند، و اينها همه پيش از آفرينش خلق بوده، در حالتى كه چيزى جز او نبوده است، و اكنون هم در همان رتبه است، پس جز اين نيست كه اين صفات همگى حادث (پديد آمده) و ترجمانى است از براى توهّم‌كننده تا بفهمد و دريابد. اى عمران آيا فهميدى؟ گفت: آرى.

حضرت 7 فرمود: بدان كه بى‌شكّ توهّم‌[1] و مشيّت و اراده سه اسم براى يك چيز هستند، و نخستين توهّم و اراده و مشيّت او همان حروفى بودند كه آنها را اصل و اساس هر چيزى، و روشنگر هر امر مشتبهى قرار داد، و در توهّم خود معنائى جز همان معانى متناهى و وجودى غير از نفس آنها مقرّر نداشت، زيرا آنها (حروف) همان توهّم بودند، و خداوند بر توهّم نيز مقدّم بود، زيرا نه پيش از خدا و نه با او چيزى بود، و خود حروف نيز برخوردار از همان سابقه توهّم بوده، و آن حروف با توهّم پديد آمده و حادث شدند، و همان توهّم بود و پيش از خدا هيچ مذهبى نبود، و توهّم ناشى از طرف خدا چيزى جز خدا است، از اين رو است كه كار هر چيزى جز ذات او است، و حدّ هر چيزى جز ذات او است، و نيز صفت هر چيزى غير از ذات موصوف است، و حدّ هر چيزى چيزى جز ذات محدود است، و اين است كه خود حروف همانا در ذات خود از هم جدا هستند، و بر خويش استوارند، و بغير خود دلالتى ندارند، و هر گاه آنها را تركيب كنى و فراهم نمائى كلمه‌اى شوند كه بر غير خود- يعنى: نامها و صفتها- دلالت كنند.

و بدان كه هيچ صفتى بى‌موصوف نيست، و نيز هيچ اسمى بى‌معنى، و نه حدّى بى‌محدود، و نامها و صفات تماما دلالت بر كمال و هستى كنند، و دلالت و راهنمائى بر احاطه و در برگرفتن نمى‌كند، همچون دلالتى كه [حدود] دارند؛ مثل تربيع (چهارگوش)، و تدوير (دايره) و تثليث (سه گوش)، زيرا خداوند با نامها و


[1] لفظ« توهّم» در اينجا و تا آخر كلام در كتاب عيون اخبار الرّضا 7« ابداع» مى‌باشد.

اسم الکتاب : تحف العقول ت جعفری المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 399
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست