responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تحف العقول ت جعفری المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 291

[و او در جواب ايشان‌] مى‌فرمود: «من خواركننده مؤمنان نيستم بلكه موجب عزّت مؤمنانم، من چون ديدم كه شما تاب مقاومت در برابر ايشان را نداريد كار را بدو (معاويه) واگذاردم تا با اين كار خود و شما را در ميانشان نگه دارم، و اين تصميم من همچون تصميم آن عالم بود[1] كه كشتى را معيوب ساخت تا آن براى صاحبانش باقى بماند، و حكايت من و شما اين گونه است تا در ميانشان زنده بمانيم».

پسر نعمان! من به يكى از افراد شما حديثى را مى‌گويم و او از قول من آن سخن را نقل مى‌كند، در نتيجه من نيز بخاطر اين عمل وادار مى‌شوم لعن و بيزارى از او را جايز شمارم‌[2] چرا كه پدرم پيوسته و مكرّرا مى‌فرمود: «چه چيزى نوربخش‌تر و عزيزتر از تقيّه براى چشم است؟ مسلّما تقيّه سپر و حافظ مؤمن است، و اگر تقيّه نبود ديگر خداوند پرستش نمى‌شد»، و خداوند عزيز و جليل فرموده: لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‌ءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً، يعنى: «مؤمنان نبايد كافران را بجاى مؤمنان به دوستى گيرند، و هر كس چنين كند هيچ ارتباط و پيوندى با خدا نخواهد داشت مگر اينكه در حالى از آنان تقيّه كند- آل عمران: آيه 28».

پسر نعمان! از ستيزه‌جوئى بپرهيز، چرا كه آن موجب پامال شدن عملت مى‌شود، و از جدال دورى كن، زيرا نابودت مى‌كند. و از خصومت و دشمنى بسيار حذر كن، زيرا از خدا دورت مى‌سازد، سپس فرمود: براستى گذشتگان شما پيوسته سكوت و خموشى مى‌آموختند، در حالى كه شما سخن گفت را فرا مى‌گيرد! آنان را رسم چنين بود كه هر گاه فردى ميخواست از متعبّدان باشد ابتدا ده سال به فراگيرى سكوت مى‌پرداخت، پس اگر موفّق ميشد و بر آن پايدارى مى‌كرد كه از ناسكان بود، و گر نه مى‌گفت: من سزاوار و شايسته اين خواسته و مقام نيستم، جز اين نيست كه كسى اهل نجات و خلاصى است كه مدّتها زبان از ناپسند فرو بندد، و در حكومت باطل بر آزارى كه مى‌شود پايدارى ورزد، اينانند كه بحقّ مردمانى نجيب و اصيل و برگزيده‌اند، و دوستان خدا و اهل ايمانند. براستى منفورترين شما


[1] مراد همسفر حضرت موسى 7 است، كه ماجرايش در سوره كهف آيات 65 تا 82 مذكور مى‌باشد، كه گويند نامش خضر است.

[2] مراد آن حضرت 7 اين است كه من بجهت نجات او از دست ستمگران مبادرت به لعن او مى‌كنم و از او بيزارى مى‌جويم، تا با اين كار جان او را نجات دهم.

اسم الکتاب : تحف العقول ت جعفری المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 291
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست