سفارشهاى پدرى كه زندگىاش رو به پايان است
1 اين سفارشهاى پدرى است كه مىرود؛
2 پدرى كه مىداند لحظهها مىگذرند؛
3 مىداند زندگىاش رو به پايان است؛
4 پدرى تسليم نظام روزگار، از دنيا بيزار؛
5 ساكن خانههاى گذشتگان كه مىداند نوبت اوست كه خانهها را بگذارد و برود.
6 اين سفارشهاى پدرى است به فرزندش. فرزندان، آرزوهاى درازى دارند كه به آنها نمىرسند؛
7 در راهى مىروند كه به نابودى مىرسد.
8 فرزندان انسان، نشانهگاه تير دردها،
9 اسيران روزگار،
10 تيررس رنجها،