responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 749

تولّد پر بركت آن حضرت 7

در سحرگاه روز سوّم شعبان سال سوّم هجرى در خانه كوچك و ساده فاطمه (س) نور وجود نوزادى ملكوتى درخشيدن گرفت، تولّد اين نوزاد براى پيامبر حسرت و رغبت را به گونه‌اى توأمان به همراه آورد، علّت شادى پيامبر كه واضح بود، دوّمين فرزند پسر از دامان دختر برگزيده او پاى به عرصه وجود نهاده بود، امّا اندوه و حسرت آن حضرت از كجا نشأت مى‌گرفت كه با ديدن نوزاد موجب شد قطرات اشك از ديدگان درخشان و پر مهر او باريدن بگيرد؟ وقتى پيامبر 6 در مقابل چهره پرسشگر مردم قرار گرفت، پاسخ داد جبرئيل مرا با خبر ساخته كه اين كودك دلبند من توسط قومى سركش پس از من كشته خواهد شد، خداوند آنان را از شفاعت من بى‌بهره كند! اندوه و عاطفه پيامبر نسبت به آن نوزاد تنها اندوه يك پدر بزرگ براى نوه دلبندش نبود، او پيامبرى بود كه خداوند او را برگزيده و با علم و حلم مجهز نموده بود، گريه او بر اين فرزند به جهت بيم از آينده امت اسلام بود و از نگرانى پيامبر نسبت به سرنوشت امّت پس از وى نشأت مى‌گرفت.

نام اين نوزاد بواسطه وحى جبرئيل حسين (شبير) نهاده شد، چون جبرئيل به محضر پيامبر عرضه داشت: خداوند تو را سلام مى‌رساند و مى‌فرمايد على براى تو به منزله هارون نسبت به موسى است، جز آنكه بعد از تو پيامبرى نخواهد بود، پس اين فرزندت را به نام فرزند دوّم هارون، شبير (حسين) بخوان! بعد از اين نامگذارى فرخنده افواج ملائك دسته دسته براى عرض تبريك و شاد باش به محضر پيامبر در خانه حضرت فاطمه (س) نازل شده و خود را با ديدن حسين 7 متبرّك مى‌نمودند، سپس پيامبر نوزاد را در آغوش گرفت و در گوشهايش اذان و اقامه گفت و برايش گوسفندى عقيقه نمود و گوشت آن را ميان فقراء مدينه تقسيم كرد، بدينسان اين مولود فرخنده در دامان مادرى پاك و مطهّر متولّد شد و در سايه تربيت پدرى چون على مرتضى 7 و جدّى چون پيامبر اكرم 6 و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا (س) پرورش يافت و كم كم به سنّ دو سالگى رسيد، امّا هنوز كلامى بر زبان مباركش جارى نشده بود و تا حدودى موجب نگرانى مردم گشته بود، ممكن است عارضه‌اى در زبان اين كودك باهوش و زيبا وجود داشته‌

اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه    الجزء : 1  صفحة : 749
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست