اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 668
دهند، دچار اختلاف شدند و هر قبيله مىخواست
اين افتخار نصيب او شود، سرانجام خردمندان قريش گفتند: نخستين كسى كه وارد مسجد
الحرام شد ما به فرمان او گردن مىنهيم، ناگهان چهره نورانى محمّد 6 در آستانه
مسجد الحرام ظاهر شد، قريش با ديدن او خوشحال شدند، چون مىدانستند او بر اساس عقل
و عدل حكم خواهد كرد.
وقتى ماجرا را با محمّد 6 در ميان نهادند، حضرت فرمان داد، پارچه
بزرگى حاضر كنند و هر يك از سران قبايل گوشهاى از آن را بگيرند و حجر الاسود را
در ميان آن پارچه قرار دهند، چون چنين كردند، پارچه را همه با هم بلند نمودند و
سپس خود آن حضرت حجر الاسود را برداشت و در جايگاه آن قرار داد و همه از اين حكم
راضى و خشنود شدند.
ازدواج حضرت محمّد 6
: حضرت محمّد 6 در آن دوران به كار تجارت مشغول بود و مانند ديگر
تجّار مكّه، مال التّجاره را از (خديجه بنت خويلد) زن ثروتمند عرب مىگرفت و با آن
به تجارت مىپرداخت و سود حاصله را ميان خود و صاحب مال التجاره تقسيم مىكرد و در
اثر صداقت و امانت دارى فراوان، خديجه براى او احترام زيادى قائل بود و با آنكه
خواستگاران ثروتمند و نامدار داشت، امّا به ازدواج با محمّد امين تمايل نشان داد و
محمّد 6 پيشنهاد ازدواج را پذيرفت و ابو طالب عموى آن حضرت نيز از اين ازدواج
استقبال كرد، در سال پانزده قبل از بعثت زمانى كه محمّد 6 25 سال داشت با خديجه
(س) كه در سن 40 سالگى بسر مىبرد ازدواج نمود و اين ازدواج منشأ خير و بركت
فراوانى گشت، چون خديجه بعنوان همسرى لايق و فداكار جان و مال خود را در راه محبّت
شوهر نثار كرد و به عنوان بهترين ياور و پشتيبان در كنار همسرش ايفاى نقش نمود.
حضرت محمّد 6 از خديجه صاحب شش فرزند به نامهاى: زينب، ام كلثوم،
رقيه، قاسم، طاهر و فاطمه (س) گرديد و محمّد 6 به جهت احترام و علاقه فراوانى كه
براى خديجه (س) قائل بود تا وقتى كه خديجه (س) در قيد حيات بود همسر ديگرى اختيار
نكرد و مدّت بيست و پنج سال در كنار آن بانوى بزرگوار زندگى سعادتمندانهاى را
گذراند و پس از مرگ آن حضرت بنا به مصالح دينى و نزديك كردن
اسم الکتاب : قصص الأنبياء (ترجمه النور المبين فى قصص الأنبياء و المرسلين سيد نعمت الله جزايري المؤلف : مشايخ، فاطمه الجزء : 1 صفحة : 668