responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه خصال شيخ صدوق المؤلف : کمره‌اي، شيخ محمد باقر    الجزء : 1  صفحة : 26

صدوق كه در ديباچه كتابهاى خود و در تحقيقات او راجع بمواضع علمى و استدلالات ديده مى‌شود قلم ساده و محكمى است در اين دوره دو قلم نويسندگى در زبان عرب وجود داشته و در ميان علماء و نويسندگان شايع بوده است.

1- قلم ادبى كه شيوه نويسندگان دربارى و رويه نامه نويسى بوده و نوشتجات ادبى هم بيشتر با اين قلم نوشته ميشده مانند كتاب مقامات بديع الزمان و رسائل او و رسائل خوارزمى و كتب شيخ عبد القادر جرجانى و بعد از دوره صدوق سيد رضى و سيد مرتضى هم در كتب علمى خود اين شيوه ادبى را بكار برده‌اند چنانچه از دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه و نهج البلاغه و مجازات النبويه و تفسير سيد رضى و شافى و سائر كتب سيد مرتضى اين روش بخوبى نمايانست 2- قلم علمى و دينى كه اغلب كتابهاى علمى و دينى اينعصر آن را مراعات ميكرده‌اند و آن بسيار ساده و بى‌تكلف بوده شيخ صدوق در نگارشات خود پيرو اين قلم علمى بوده و هر كجا در مقدمه كتب خود يا در ضمن تحقيق مطالب و شرح مشكلات اخبار قلمفرسائى كرده هيچ پيرامون نمايشات ادبى نگرديده و براى اينكه بفهم عموم نزديك باشد بسيار ساده نوشته ولى در عين سادگى بسيار محكم و ورزيده چيز نوشته و نسبت بافاده مقصود شيوا و فصيح نگارش ميكرده است و بهيچ وجه دنبال مغلق گوئى و نمايش ادبى نرفته براى آنكه با فكر و فهم عموم هم آهنگى كرده باشد و اين ساده نويسى و حسن تعبير را هم بايد يكى از مزاياى بزرگ مكتب شيخ صدوق دانست شيخ صدوق داستانهاى كوچك و تاريخهاى مختصرى كه در ديباچه پاره‌اى كتابهاى خود براى شرح سبب تأليف يا موقعيت و فائده كتاب نوشته بهمان سبك ساده و بى‌تكليف صدر اسلامست، جمله‌هاى كوتاه و بسيار بليغ و شيوا بكار برده، لفظبافى و سجع‌تراشى نكرده ما براى نمونه چند داستان از او نقل و ترجمه ميكنيم:

داستان تأليف كتاب من لا يحضره الفقيه‌

اما بعد چون قضا مرا ببلاد غربت كشاند و قدر مرا از آن ميان بقصبه ايلاق بلخ انداخت سيد شرافتمند ديندارى از نواده‌هاى موسى بن جعفر «ع» كه معروف به نعمت بود در آنجا وارد شد بهمنشينى او شاد بودم و از همصحبتى او دلم خرمشده بدوستى او شرفياب شدم زيرا اخلاق نيكى بشرافت نژاد خود پيوسته بود، از آبرو و صلاح، سنگينى و وقار و ديندارى و پارسائى و تقوى و علاقه بخدا اين آقا با من در باره كتابى گفتگو كرد كه محمد بن زكرياى رازى در موضوع طب تصنيف كرده و نامش را (من لا يحضره الطبيب* براى كسى كه دسترسى بپزشك ندارد) گذاشته گفت اين كتاب در موضوع خود خوب نوشته شده از من درخواست كرد كتابى در فهم حلال و حرام و دستورات دين و احكام تصنيف كنم كه خلاصه و مجموعه همه كتاب‌هائى باشد كه در اين موضوع‌

اسم الکتاب : ترجمه خصال شيخ صدوق المؤلف : کمره‌اي، شيخ محمد باقر    الجزء : 1  صفحة : 26
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست