خدا را كه نفرين على را كورى من در دنيا قرار داد و بمن نفرين
عذاب در آخرت را نكرد تا معذب باشم و اما خالد بن يزيد چون مرد و كسانش خواستند او
را در منزلش بخاك سپارند و گورش را كندند قوم كنده خبر دار شدند و اسب و شتر
بسيارى آوردند در خانهاش و برسم جاهليت پى كردند و مردن او برسم زمان جاهليت
ورگذار شد، اما براء بن عازب بدستور معاويه والى يمن شد و در همان جا مرد كه از آن
مهاجرت كرده بود.
39- آنچه در آن امان
از چهار خصلت است در دنيا و چهار كلمه براى آخرت-
از نافع بن عبد اللَّه
روايت شده كه گويد از عطاء بن ابى رياح شنيدم از عبد اللَّه بن عباس نقل ميكرد گفت
قبيصة بن مخارق هلالى حضور رسول خدا شرفياب شد و سلام كرد حضرت فرمود براى چه
آمدى؟ عرض كرد يا رسول اللَّه پير شدم سست شدم و نزد كسانم خوار شدم و از كارهائى
كه انجام ميدادم درماندهام چند كلمه بمن بياموزيد كه خدا از آنها بمن سودى دهد؛
مختصر كنيد كه من مرد فراموشكنى هستم، فرمود قبيصه چه گفتى؟ باز گو كرد باز فرمود
چه گفتى؟ بازگو كرد، باز گفت چه گفتى؟ بازگو كرد، پيغمبر فرمود در اطراف تو سنگ و
درخت و كلوخى نبود جز آنكه از دلسوزى براى تو گريه كرد، اى قبيصه از من در خاطر
نگهدار، براى دنيا بعد از نماز صبح سه بار بگو سبحان اللَّه و بحمده، سبحان اللَّه
العظيم و بحمده و لا حول و لا قوة الا باللَّه، زيرا چون اين كلمات را گفتى از
كورى و خوره و پيسى و فالج در امانى اما براى آخرت بگو اللهم اهدنى الخ بار خدايا
مرا از پيش خودت هدايت كن و از فضل خود بمن رسان و