اسم الکتاب : ترجمه خصال شيخ صدوق المؤلف : جعفري، يعقوب الجزء : 1 صفحة : 343
پيامبر خدا 6 فرمود: موى سفيد پيرى در جلو سر ميمنت دارد و
در گونهها نشانه سخاوت است و در دو طرف سر نشانه شجاعت است و در پشت سر شوم است.
مردم چهار دستهاند
77- هيثم بن ابى مسروق
با سند خود نقل مىكند كه حسن بن على 7 فرمود:
مردم چهار دستهاند:
برخى از آنان اخلاق نيكو دارند ولى نصيبى از دنيا ندارند و برخى از آنان نصيب
دارند ولى اخلاق نيكو ندارند و بعضى از آنان نه نصيب دارند و نه اخلاق نيكو و
اينان بدترين مردمانند، و بعضى از آنان هم اخلاق و هم نصيب دارند، اينان بهترين
مردمانند.
ميان حق و باطل چهار
انگشت است
78- ميسّر بن عبد العزيز
مىگويد: از امام باقر 7 شنيدم كه فرمود: از امير المؤمنين 7 پرسيده شد كه
ميان حق و باطل چه فاصلهاى است؟ فرمود: چهار انگشت، و امير المؤمنين 7 دستش را
ميان گوش و چشمش گذاشت و فرمود: آنچه ديدگانت ديد آن حق است و بسيارى از چيزهايى
كه گوش تو شنيد باطل است.
گنج آن دو يتيم چهار
كلمه بود
79- محمد بن مسلم از
امام باقر 7 نقل مىكند كه در باره اين سخن (در داستان خضر و موسى و ساختن
ديوارى توسط خضر كه از قول او نقل شده) «زير آن ديوار گنجى براى آن دو يتيم بود»[1] فرمود: به
خدا سوگند كه آن از طلا و نقره نبود و آن چيزى جز لوح نبود كه در آن چهار جمله
نوشته شده بود: همانا منم خداى يگانه كه معبودى جز من نيست و محمد پيامبر من است،
تعجب مىكنم از كسى كه به مرگ يقين دارد، چگونه دلش شادمان مىشود؟ و تعجب مىكنم
از كسى كه به حساب روز قيامت يقين دارد، چگونه دندانش مىخندد؟ و تعجب مىكنم از
كسى كه به قضا و قدر ايمان دارد، چگونه نگران روزى رسانى خدا بر اوست؟ تعجب مىكنم
از كسى كه آفرينش نخست را مىبيند، چگونه آفرينش آخرت را انكار مىكند؟
چهار گروهند كه به
آنان سلام داده نشود
80- محمد بن احمد بن
يحيى با سند خود از امير المؤمنين 7 نقل مىكند كه