كه مردم از دعوت آنان ميبرند عظيمتر از منافعى است كه از نتيجه كارهاى خود آنها بدست مى‌آيد.

فصل 16 پرچمدار خيبر

در جنگ خيبر كه از جنگهاى بزرگ اسلامى بوده و پيغمبر اكرم ص با يهوديان بجنگ پرداخت هنگامى كه مسلمانان با مرحب برابر شدند و او دلاور بيمانندى بود لرزه بر اندامشان افتاد و ترس و خوف سراسر وجودشان را فراگرفت ويژه كه عامر بن اكوع كه مردى دلاور و هم سراينده توانا بود بدست مرحب شهادت يافت و رسول خدا هم از كشته شدن او متأثر گرديد مسلمانان بيشتر متوحش گرديده حضور پيغمبر اكرم ص آمده و از حشمت و دلاورى مرحب، سخنان مفصلى گفتند پيغمبر اكرم براى دلگرمى آنان پرچم را به ابو بكر داد و او را با عده از مسلمانان بجنگ مرحب فرستاد متأسفانه نامبرده تاب مقاومت نياورده و مرحب را مانند شير خشمگين ديده كه از دو چشمش آتش شرارت شعله‌ور است بدين ملاحظه فرار كرده و شكست خورد پيغمبر خشمگين شده پرچم را به عمر داد و تأكيد كرد كه در جنگ با وى پايدارى نمايد او هم مانند رفيقش از كار مانده و بدون جنگ پا بفرار گذارد.

و چنان كه ملاحظه ميكنيد فرار اين دو نفر بزيان اسلام تمام شد و فساد عجيبى كه مورد تصديق همه خردمندانست ايجاد كرد و بالاخره اين عمل بر رسول خدا ص گران آمد و جدا كار ناشايست آنها را مورد انكار و نفرت قرار داد و آشكارا در ميان اصحاب اعلان كرد فردا پرچم را بدست كسى خواهم داد كه‌