نيز استفاده نمايد ليكن اگر بخواهد از گودالها و چالهاى رنج و
زحمت در امان باشد بايد حتما چراغى با خود داشته باشد.
مقصود امام ع آن بود كه
حواس پنجگانه بدون آنكه عقل از آنها پشتيبانى كند نميتوانند انسان را با آنچه بايد
بوسيله حواس مزبور درك شود آشنا نمايند و آن صورتى را كه بتو نماياندم امر معقولى
بود كه پايه علم بمحسوس بر آن بنيان شده.
فصل 3 از سخنان آن
حضرت در وجوب خداشناسى و آئين او
فرمودند: اطلاعات مردم
را چنانچه بايد مورد بررسى قرار داده و آنها را بيرون از اين چهار قسم نيافتم.
1- خداى خودت را بشناسى
2- بدانى خدا با تو چه كرده 3- بدانى از تو چه ميخواهد 4- بدانى چه كارهائى ترا از
دينت بيرون ميسازد.
و مسلما اقسام مزبوره،
معارفى كه ما بايد داراى آنها باشيم بما ياد ميدهد زيرا نخستين امرى كه بر بنده
لازم است خداشناسى است و چون دانست خدائى دارد واجب است كه بداند خدا با او چه
كرده و چون از معامله خدا با خود اطلاع حاصل كرد به نعمت او پى برده و چون فهميد
كه چنين و چنان نعمتى خدا باو ارزانى داشته بر او لازمست كه از خدا و نعمتهاى الهيت
او سپاسگزارى نمايد و چون عزيمت سپاسگزارى نمود بايد از مقصود او اطلاع حاصل كند
تا مطابق با خواسته و دستور او فرمانبر دارى كرده باشد و چون فرمان او را بر خود
لازم ديد بايد بداند چه كارهائى او را از دين حضرت پروردگارى او خارج ميسازد تا در
نتيجه دورى نمايد و با كمال اخلاص از وى فرمانبردارى كرده و از دادههاى او
سپاسگزارى كند.