باشد و ضمنا طريقه مناظره و راه صحيح علم كلام را بحاضران بياموزد به حمران توجه كرده فرمود اى حمران تو در وقت مناظره ميكوشى تا تمام گفتارت مطابق با اثر صحيحى باشد كه از مبدء نبوت و ولايت استفاده شده و سرانجام هم بمطلوب خود نائل ميگردى و بهشام بن سالم فرمود تو هم ميخواهى مانند حمران در اصول مناظره خود از اثر صحيح پيروى كرده و مناظره‌ات را موافق با آن بپايان آورى ليكن از اثر صحيح اطلاع كاملى ندارى سپس به محمد احول متوجه شده فرمود تو آدمى هستى كه در هنگام مناظره بسيار حيله ميكنى و سخنان خود را به آئين قياس مى‌پيوندى و بالاخره باطلى را به تيشه باطلى از بن مى‌افكنى و چنانچه استفاده شده رويه باطل تو كه قياس باشد اظهر از حق است و بعد از او به قيس ماصر توجه كرده فرمود توهم در هنگام مناظره چنان گفتگو ميكنى كه مى‌پندارى آنچه ميگوئى نزديكتر بحق و خبريست كه از رسول خدا ص رسيده با آنكه گفتار تو دورتر از حق است و حق را با باطل ممزوج كرده و بايد بدانى كه حق اندك، برتر از باطل بسيار است و بالاخره تو و احول در علم كلام بسيار ماهر و چيره‌دستيد.

يونس گفته خيال ميكردم نظير همين سخنانى كه بنامبردگان فرمود به هشام هم بگويد ليكن بمشار اليه فرمود اى هشام تو در هنگام مناظره هر گاه بدانى كه نزديك است مغلوب شوى و بزمين بخورى پاهاى خود را مى‌پيچانى و سخت بر زمين مناظره ميخكوب ميسازى و با بال دلاورى كه در اين ميدان دارى و باز بر دستى بخصوصى كه طرف مقابل تو هم متوجه نيست بشاخه ديگر ميپرى بنا بر اين مانند تو هنرمندى بايد بر سرير مناظره بنشيند و با مردم بگفتگو بپردازد اينك از خدا بترس مبادا طورى سخن بگوئى كه لغزشى براى تو دست بدهد و هر گاه اين چنين احتياط را از دست ندادى شفاعت ما هم پشتيبان تست.

فصل 2 [در بيان فضائل آن حضرت‌]

خبر مزبور علاوه بر آنكه از راه برهان، امامت و حجت حضرت صادق ع را اثبات ميكند متضمن معجزه‌اى هم مانند دو خبر پيش از اين ميباشد زيرا در اين خبر حضرت از غائب اطلاع داده است.