ويژه مردمى قرار ميدهيم كه در روى زمين بفكر سرفرازى و فساد
نبودهاند و سرانجام با پرهيزكارانست آرى سوگند بخدا فرمايش حضرت او را شنيدند
ليكن دنيا بچشم ايشان شيرين آمد و زيور آن آنان را فريب داد.
سوگند بخدائى كه دانه را
شكافته و انسان را آفريده اگر حضور اين جماعت كه براى بيعت با من آماده شدهاند و
حجت بر من تمام نگشته و عهدى كه خداى متعال بر اولياء امر استوار كرده كه نگذارند
ستمگران به آخرين هدف ستمگرى خود برسند و داد مظلومان را زودتر بگيرند وجود
نميداشت دست از خلافت مىكشيدم و مهار ناقه خلافت را بر كوهان خودش مىگذاردم و
مردم را بوادى ضلالت مىافكندم و با جام اولينشان آنان را سيراب مىكردم و ميديدند
دنياى آنان كه آن همه در راه رسيدن به آخرين سنگر آن مىكوشند در نظر من از پهن بز
يا عطسه آن بىارزشتر است.
چون گفتار الهى آن جناب
بدينجا رسيد مردى از مردم عراق برخاست و نامه بدست مبارك او داد و آن حضرت را
بقرائت نامه خود مشغول ساخت چون جناب امير المؤمنين عليه صلوات اللَّه و الملائكة
و الناس اجمعين از قرائت نامه فارغ شد ابن عباس كه بسيار متأسف شده بود كه چنين
نعمت بيانى بزودى از وى گرفته شده درخواست كرد از همان جا كه بيانات الهى خود را
خاتمه داده دوباره شروع كند على 7 فرمود هيهات اى پسر عباس بيانات مزبوره مانند
شقشقهاى بود كه شتر در هنگام مستى از دهن خود كه مثال شش است بيرون مىآورد سپس
بجاى خود قرار ميگيرد يعنى آن شور ديگر در ما ايجاد نخواهد شد
فصل- 50 اعلام از ظهور
امام عصر ع
حضرت صادق ع فرموده على
ع در كوفه خطبه باين شرح بيان فرمود من سيد پيران كهن سالم