يكى از همراهيان عرضه داشت يا امير المؤمنين با كعب و طلحه پس
از قتلشان كه سخن گفتيد گفتار شما را شنيدند فرمود آرى بخدا سوگند گفتار مرا
شنيدند همچنان كه مردم قليب سخن رسول خدا ص را در روز بدر شنيدند.
فصل- 26 پس از پيروزى
چون بر دشمنان پيروز آمد
حمد خدا را بجا آورده فرمود خداى متعال داراى رحمت واسعه است و همواره گناهكاران
را مىآمرزد و بسيار از سركشان عفو ميكند و هم جناب او معصيتكاران را عذاب كند و
از حكومت خود بيم دهد و از بلاى خود بچشاند و بايد بدانيد پس از آنكه درب هدايت
بروى مردم گشوده شد و پرده از چهره حقيقت برداشته شد ديگر ضلالت و گمراهى معنائى
ندارد.
اينك اى بصريها چه گمان
ميكنيد شما پيمان شكستيد و دشمن مرا بسوى من كشانيديد و عليه من قيام كرديد.
مردى همان جا برخاست
عرضه داشت ما جز اراده خير قصد ديگرى نداشتيم و اكنون مىبينيم تو بر ما چيره شدى
و پيروزى نصيب تو گرديد اگر ما را عقوبت كنى بر اثر تقصير خود ماست و اگر درگذرى
خدا عفو را دوستر ميدارد.
فرمود از تقصير شما
درگذشتم از اين به بعد كارى كنيد موجبات آشوبگرى را فراهم نسازيد زيرا شما نخستين
مردمى بوديد كه پيمان شكستيد و شق عصاى مسلمانان نموديد.
آنگاه جلوس فرمود و مردم
يكى بعد از ديگرى مىآمدند و بيعت ميكردند.