هنگامى كه كار بدينجا رسيد و حاملى براى علم نبود عالم كه مرد
علم هم ميميرد آرى در عين حال زمين خالى از حجت نميباشد يا حجت ظاهرى است كه همه
او را مىبينند و يا بيمناك و مخفى از مردمانست تا ادله محكم الهى و بينات او از
بين نرود.
ليكن كجايند اين عده كه
فخر عالمند ايشان معدودند و عظيم القدر و خداى متعال ببركت ايشان حجتهاى خود را
حفظ ميكند تا امثال ايشان بوجود آيند و اصول حقايق و معارف الهى را در سرزمين
دلهاى مانند خودشان بوديعه گذارند.
اينان علاوه بر آنكه
حقايق ايمان سراپاى وجودشان را فراگرفته علم و دانش هم از همه طرف بآنها روى آورده
و يقين واقعى پيدا كرده و در برابر سختىها كه ديگران زير بار نميروند آنان با
آغوش باز استقبال نموده و از آنچه مردم جاهل ميهراسند آنان بدو الفت گرفته با
كالبدهاى خود با دنيا مصاحبت ميكنند و ارواحشان بعالم بالا آويخته است اينان
خليفههاى خدا در زمينند كه مردم را بدين او دعوت ميكنند و حجتهاى خدا بر بندگان
او هستند.
اين بار نيز آه سردى
كشيد و اظهار داشت چقدر مايلم آنان را بهبينم و شوق ديدارشان را دارم. آنگاه دست
از دست من برداشت و فرمود هر كجا ميخواهى برو.
فصل- 2 توصيف
دانشمندان
از سخنان آن حضرت كه
مردم را بمعرفت خود ميخواند و فضل خويش را ابراز ميكرد و ضمنا به صفت دانشمندان و
طرزى كه بايد متعلم بدان رفتار كند اشاره مىنمايد اين موضوعات را علماء اخبار در