بينه عليه قاتل اقامه كرد و نيز بينه هم بر قتل عمدى ممكن
نيست بنا بر اين حكم قتل خطائى را اثبات نمود.
غريق فرات
گويند شش نفر براى
شناورى وارد فرات شدند يكى از آنها غرق شد دو نفر از پنج نفر شهادت دادند كه آن سه
نفر او را غرق كردند و آن سه نفر باقىمانده عليه دو نفر گواهى داد كه آنان اسباب
غرق او را فراهم كردند.
على ع دستور داد ديه او
را بعنوان اخماسى بپردازند سه خمس آن متعلق بدو نفريست كه شهادت بغرق داده و دو
خمس ديگر متوجه بسه نفر باقى است آنهم بعنوان شهادت.
و چنانچه ميدانيم در اين
داورى، حكومتى از اين بهتر و بصواب نزديكتر نمىباشد.
وصيت بجزء از مال
گويند مردى در هنگام
وفات جزء از مالش را بدون آنكه معين نمايد وصيت كرد پس از مرگ او وارثانش اختلاف
كردند زيرا نميدانستند منظور او چه بوده براى رفع نزاع حضور امير المؤمنين ع آمده
فرمود يك هفتم از مالش را بموجب وصيت او صرف نمائيد و اين آيه را تلاوت فرمود لَها
سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ[1] دوزخ داراى هفت
در است و براى هر دسته از دوزخيها يكى از آن بابها معلوم شده يعنى هر دسته بايد از
در معينى وارد دوزخ شوند.
وصيت به سهم
مردى در هنگام مرگ سهمى
از ماليهاش را وصيت نمود و اندازه آن را معلوم نكرد پس از او ورثه اختلاف كردند.