بخشش كنم و او عازم كشتن من است، با اين تفاوت در مرام و مسلك
هيچ كس او را معذور و بىگناه نخواهد شناخت.
و او گفته چون قضيه
هائله رخ داد و ضربت بر سر امير المؤمنين ع وارد آمد ابن ملجم را دستگير نموده
حضور حضرت امير آوردند حضرت بدو توجه كرده فرمود سوگند بخدا آن همه احسانهائى را
كه نسبت بتو انجام مىدادم با توجه باين بوده كه بالاخره كشنده منى و با تو اين
گونه معامله مىكردم تا موقعيت خود و بيچارگى ترا در پيشگاه خدا ثابت نمايم.
فصل- 4 اطلاع از
شهادت
در خصوص اطلاع از شهادت
فصل ديگرى منعقد شده كه پيش از وقوع حادثه جانگداز و ضايعه اسفناك كسان و ياران
خود را از آن باخبر مىساخته:
1- اجلح از پيرمردان
كنده نقل كرده متجاوز از بيست مرتبه از نامبردگان شنيدم على ع پيوسته بر روى منبر
مىفرمود چه موضوعى ايجاب كرده و جلوگيرى نموده از بدبخترين امت كه بيايد محاسن
مرا از خون سرم رنگين سازد.
2- اصبغ بن نباته گويد
در ماهى كه حضرت مولى على ع در آن شربت شهادت نوشيد بر فراز منبر آمد و خطبه خواند
و فرمود ماه رمضان دررسيده و شما را در سايه مرحمت خود قرار داده و آن بزرگ ماهها
و آغاز سال تازيست و آسياى سلطنت در اين ماه بچرخ درمىآيد و همهتان امسال را
بالاتفاق بعزم حضور معبود و حج خانه خدا آماده خواهيد شد و نشان آن آنست كه من از
ميان شما مىروم.