responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر    الجزء : 1  صفحة : 49

ماند، امكان بردن به جاى ديگر هم نبود و داشت در هواى گرم مى‌گنديد. رفت پيش ابوهريره و گفت: ابوهريره! يك ثواب مى‌توانى بكنى؟ گفت: چه ثوابى؟ گفت: من يك مسلمانم. به من گفته‌اند در مكه پياز پيدا نمى‌شود و مردم مكه پياز مى‌خواهند. من هر چه مال‌التجاره داشتم همه را پياز خريدم و به اينجا آوردم. حالا هيچ كس نمى‌خرد و دارد از بين مى رود. تو دارى يك مؤمن را نجات مى‌دهى، يك نفس را احيا مى‌كنى. آيا مى‌توانى كارى بكنى يا نه؟ گفت بسيار خوب، روز جمعه كه نماز جمعه خوانده مى‌شود، پيازها را در يك جاى معين حاضر كن، آن روز وقتى كه مردم همه جمع شدند، گفت: «ايُّهَا النّاسُ! سَمِعتُ مِن حَبيبى رَسولِ‌الله» شنيدم حبيبم پيغمبر كه فرمود: «مَن اكَلَ بَصَلَ عَكَّهَ فى مَكَّهَ وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّهُ» هر كس پياز عكّه را در مكه بخورد بهشت بر او واجب است. يك ساعته مردم تمام پيازها را خريدند. آقاى ابوهريره هم خيلى در وجدانش راضى بود كه من مؤمنى را نجات دادم، تاجر مسلمانى را از ورشكستگى نجات دادم. اى خدا مرگت بدهد! مگر حديث پيغمبر بايد وسيله اين جور چيزها باشد؟

سياست امام على 7

سياست على چرا انعطاف نمى‌پذيرفت؟ شك نيست كه هدفش مقدس بود. پيشنهاد ابن عباس‌ها مگر چه بود؟ پيشنهاد مغيره‌بن شعبه‌ها مگر چه بود؟ همين مغيره‌بن شعبه كه بعدها جزء اصحاب خاص معاويه و از دشمنان على 7 شد، در آغاز خلافت اميرالمؤمنين آمد با حضرت صحبت كرد. ابتدا سياست‌مدارانه به حضرت پيشنهاد كرد كه من عقيده‌ام اين است كه شما

اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر    الجزء : 1  صفحة : 49
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست