خدا دست علىّ بن ابى طالب 7 را گرفت و گفت: به به تو را اى
پسر ابى طالب! 211- عن أبي سعيد الخدري أن رسول اللّه 6 و سلم
لما نزلت عليه هذه الآية قال: اللّه أكبر على إكمال الدين و إتمام النعمة، و رضا
الرب برسالتي و ولاية عليّ بن ابى طالب من بعدي. ثم قال: من كنت مولاه فعلي مولاه،
اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله.
ابو سعيد خدرى گفت: وقتى
اين آيه بر پيامبر نازل شد، فرمود: اللّه اكبر بر كامل كردن دين و تمام كردن نعمت
و خوشنودى پروردگار به رسالت من و ولايت علىّ بن ابى طالب 7 پس از من. سپس گفت:
هر كس كه من مولاى اويم على مولاى اوست، خداوندا دوست بدار كسى را كه او را دوست
بدارد و دشمن بدار كسى را كه او را دشمن بدارد و كمك كن كسى را كه او را كمك كند و
خوار كن كسى را كه او را خوار كند.
212- همين مضمون با سند
ديگرى از ابو سعيد خدرى نقل شده است.
213- عن أبي هريرة قال:
من صام يوم ثمانية عشر من ذي الحجة كتب اللّه له صيام ستّين شهرا، و هو يوم غدير
خمّ لما أخذ النبي 6 و سلم بيد علىّ فقال: ألست وليّ
المؤمنين؟ قالوا: بلى يا رسول اللّه. فقال: من كنت مولاه فعلي مولاه. فقال عمر بن
الخطاب: بخ بخ لك يا ابن ابى طالب أصبحت مولاي و مولا كل مؤمن! و أنزل اللّه:
(اليوم أكملت لكم دينكم).
ابو هريره گفت: هر كس
روز هيجدهم ذيحجه را روزه بدارد خداوند براى او روزه شصت ماه را مىنويسد و آن روز
روز غدير خم است. چون پيامبر دست على را گرفت و گفت: آيا من ولىّ مؤمنان نيستم؟
گفتند: آرى اى رسول خدا! پس گفت: هر كس كه من مولاى اويم، على مولاى اوست. پس عمر
بن خطاب گفت: به به تو را اى پسر ابى طالب، مولاى من و مولاى هر مؤمنى شدى! و
خداوند اين آيه را نازل