responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود    الجزء : 1  صفحة : 240

مى‌گفت و در همان حال كه هنوز در شكم مادر بود، مادر را به صبر و شكيبايى سفارش مى‌كرد و خديجه اين موضوع را از پيامبر پوشيده مى‌داشت. روزى رسول خدا 6 وارد خانه شد و شنيد خديجه با كسى سخن مى‌گويد. فرمود: اى خديجه! با چه كسى سخن مى‌گويى؟ گفت: با جنينى كه در شكم من است و او با من سخن مى‌گويد و انس مى‌گيرد. فرمود: اى خديجه! اين جبريل است كه به من مژده مى- دهد كه جنين تو دختر من است و پاك و فرخنده است و خداوند متعال نسل مرا از او قرار داده است و گروهى از فرزندان او پيشوايان و خليفه‌هاى خداوند بر زمين پس از پايان يافتن پيامبرى خواهند بود.

خديجه همچنين دوران باردارى خود را گذراند و چون هنگام زايمان او نزديك شد، به گروهى از زنان قريش و بنى هاشم پيام داد: پيش من آييد و قابلگى مرا بر عهده بگيريد. آنان پيام دادند كه تو از سخن ما سرپيچى كردى و آن را نپذيرفتى و با محمد، يتيم ابو طالب كه فقير و مستمند است، ازدواج كردى. ما پيش تو نمى‌آييم و كمكى نخواهيم كرد. خديجه از اين پيام اندوهگين شد. در همان حال چهار زن گندمگون بلند قامت كه شبيه به زنان بنى هاشم بودند، پيش او آمدند. خديجه نخست از ديدن ايشان ترسيد. يكى از آنان گفت: اى خديجه! اندوهگين مباش. ما فرستادگان پروردگار تو و خواهران تو هستيم. من ساره‌ام و اين آسيه دختر مزاحم و همدم و نديم تو در بهشت است. اين هم مريم دختر عمران و اين هم كلثوم خواهر موسى بن عمران است. خداوند ما را پيش تو فرستاده است تا عهده‌دار كارهاى تو باشيم. يكى از ايشان سمت راست خديجه و ديگرى سمت چپ او و يكى پشت سرش و ديگرى پيش رويش نشستند و خديجه فاطمه 7 را پاك و پاكيزه زاييد و چون فاطمه به زمين رسيد، نور و پرتوى از او سر زد و تمام خانه‌هاى مكه و همه خاور و باختر زمين از آن پرتو روشن شد و ده تن از فرشتگان (حور العين) آمدند كه همراه هر يك طشتى و ابريقى آكنده از آب كوثر بود. زنى كه برابر خديجه نشسته بود، آب كوثر را گرفت و فاطمه 7 را با آن شست و دو جامه سپيد كه از شير سپيدتر و از مشك خوشبوتر بود آوردند و فاطمه 7 را در آن پيچيدند. آنگاه همان بانو از فاطمه 7 خواست سخن بگويد و فاطمه به سخن آمد و گفت: شهادت و گواهى مى‌دهم كه خدايى جز پروردگار يگانه نيست و پدرم رسول خدا و سرور پيامبران است و شوهرم سرور اوصياء است و فرزندانم گزيده‌ترين نوه‌هاى پيامبرانند،

اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود    الجزء : 1  صفحة : 240
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست