امام ششم 7 فرمودند:
لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتّى يَكُونَ خائِفاً راجِياً، وَلَا يَكُونُ خائِفاً راجِياً حَتّى يَكُونَ عامِلًا لِما يَخافُ وَيَرْجُو[1].
مؤمن، مؤمن نيست مگر اينكه بترسد و اميدوار باشد، و در ترس و اميد نيست مگر اينكه بر اساس ترس و اميدش عمل كند.
عدالت
از جمله مسايل محورى در قرآن مجيد و روايات مسألهى عدالت است.
عدل، از اوصاف حق و از خصايص انبيا و اولياى الهى است.
انسان عادل محبوب خدا، و اهل نجات، و چراغ پرفروغ فضاى حيات و زندگى است.
عدل، اصل و ريشه و واقعيت و حقيقتى است كه دربارهى موقعيت آن در نظام هستى گفته شده:
بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَالْارْضُ[2].
آسمانها و زمين بر اساس عدل برپاست.
قرآن مجيد در بسيارى از آيات از عدالت سخن به ميان آورده، و همگان را در تمام امور زندگى و شئون حيات دعوت به اجراى عدالت نموده است.
[1] - كافى: 2/ 71، باب الخوف و الرجاء، حديث 11؛ بحار الأنوار: 67/ 365، باب 59، حديث 9.
[2] - عوالى اللئالى: 4/ 102، حديث 150.