اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 224
زمانى كه طلحه در جنگ جمل در اثر تير مروان
بن حكم بر زمين افتاد و جان مىداد، چنين گفت: بزرگى از بزرگان قريش را به بدبختى
خود نديدم. اين پشيمانى سخت وقتى براى طلحه آمد كه ديگر سودى نداشت و فرصت عمر از
دست رفته بود و چراغ عمر در حال خاموشى بود، او نخستين مردى بود كه با
اميرالمؤمنين 7 بيعت كرده بود، چون على 7 با خواستهى
نامشروعش موافقت نكرد، و تحريكات معاويه در او كارگر افتاد، پيمان با آن حضرت را
شكست و دنيا و آخرت خود را تاريك كرد.
زنِ نوح و لوط بر مخالفت با شوهران خود اصرار ورزيدند، و اين مخالفت
را تا از دست دادن فرصت ادامه دادند تا هر دو با محكوم بودن به عذاب حق از دنيا
رفتند.
آسيه همسر فرعون فرصت را غنيمت دانست و خواستهى حق را بر خواستهى
شوهرش مقدم كرد، و به اين خاطر به خوشنودى خدا و نعمت ابد بهشت رسيد.
خديجه فرصت را غنيمت شمرد، در راه پيامبر فداكارى كرد و به سعادت
دنيا و آخرت رسيد، اقوامش به خاطر ازدواج او با پيامبر رفت و آمد با او را قطع
كردند، ولى او رابطهاش را با خدا محكمتر نمود و از اين رهگذر به فوز عظيم رسيد.
حر بن يزيد فرصت اندك مانده را غنيمت دانست، و از اين گنج غنيمت منفعت
ابدى نصيب خود كرد.
آرى، هركس فرصت را گرچه كم باشد غنيمت بداند، نور الهى در قلبش بتابد
و از او دستگيرى نمايد.
آنجاست كه بايد گفت: «آن نور هدايت كه در دل سالك سبيل حق برافروخته
شده است اختيار همهى حواس را به دست گرفته، چنانكه گوش را از وارد شدن
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 224