responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 188

كسب مشروع پيشرفت نمود تا سرمايه‌ى قابل توجهى به هم زد، ابتداى هر سال خمس درآمدش را مى‌پرداخت و در ضمن به مستمندان و دردمندان هم كمك قابل توجهى مى‌كرد.

رفته رفته به مجالس مذهبى راه پيدا كرد و عاقبت، بنيانگذار يكى از جلسات مهم مذهبى تهران شد.

تشكيل جلسه‌ى مذهبى به دست او مصادف با ايامى بود كه من در حدود بيست و شش سال از عمرم مى‌گذشت و طلبه‌ى حوزه‌ى علميه‌ى قم بودم، و محرم و صفر و ماه رمضان هم در تهران در مجالس و مساجد براى تبليغ دين حاضر مى‌شدم.

از طريق مجالس دينى با چهره‌ى نورانى او آشنا شدم، و به توسط يكى از دوستان به مسأله‌ى توبه‌ى او به دست مرجعيت شيعه آگاه شدم.

دوستى و رفاقتم با او طولانى شد، در حدود سال 1367 به بستر بيمارى افتاد، پيام داد به عيادتم بيا. بنا داشتم روز جمعه به عيادتش بروم ولى ساعت يازده شب جمعه اهل و عيالش را به بالينش مى‌خواند و از تمام شدن عمرش خبر مى‌دهد.

به نقل اهل و عيالش نزديك به نيم ساعت مانده به مرگش، به محضر حضرت سيد الشهداء 7 عرضه مى‌دارد: از گذشته‌ام توبه كردم، به سلك نوكرانت درآمدم، در دربارت خدمتى خالصانه كردم، ثلثم را به صورت پول نقد براى مدتى طولانى در صندوق قرض الحسنه‌اى جهت ازدواج جوانان قرار دادم، آرزويى ندارم جز اينكه لحظه‌ى خروج از دنيا جمالت را ببينم و بميرم. چند نفسى مانده به مرگ با حالى خوش، سلامى عاشقانه به حضرت حسين 7 داد و در حالى كه لبخند مليحى بر لب داشت، جان به جان آفرين تسليم كرد!

اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 188
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست