اسم الکتاب : فلسفه اخلاق المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 101
2. نسبيت هنجارى
اين نوع از نسبىگرايى يك حكم هنجارى ارائه مىدهد و به افراد و
جوامع مىگويد نبايد بر رعايت اصول ثابت اخلاقى پافشارى كرده، ارزشهاى اخلاقى
مورد پذيرش ديگران را بر اساس معيارهاى خودشان ارزشگذارى كنند. پيشفرض اين نوع
از نسبيتگرايى اين است كه اولًا ارزشهاى مورد پذيرش افراد و جوامع مختلف، يكسان
نبوده، داراى تفاوتهاى بنيادىاند، و ثانياً ارزشهاى اخلاقى، مبنايى واقعى
ندارند.
اين شكل از نسبىگرايى پيامدهاى اجتماعى و بينالمللى فراوانى در پى
دارد و احتمالًا طرح آن از سوى برخى از انديشمندان غربى نيز به همين دليل بوده
است.[1] بر اساس
اين نگرش، يك جامعه حق ندارد افراد جامعه ديگر را به دليل نقض قوانين اخلاقى و
امثال آن سرزنش كند و عمل به هنجارهاى مورد پذيرش خود را از همگان طلب نمايد.
همچنين از اين نسبىگرايى مىتوان براى فروكاستن اختلاف نظرهاىافراد يك جامعه در
باره مسايل خاصى استفاده كرد.
3. نسبيت فرااخلاقى
بر اساس اين نوع از نسبىگرايى، اگر همه نظامهاى اخلاقى
داراىاعتبار يكسانى نباشند، دست كم بايد پذيرفت كه چنين نيست كه تنها يك نوع نظام
اخلاقى معتبر وجود داشته باشد، بلكه در ميان احكام يا نظامهاى اخلاقى متضاد و
متعارض، ممكن است چند تا از آنها درست باشند. اين گونه نيست كه تنها يك نوع حكم و
يا يك نظام خاص اخلاقى، از نظر عقلى موجه و معتبر باشد.