اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 251
زيرا به فرموده اميرمؤمنان (ع) حبّ الاهى
آتشى است كه بر چيزى عبور نمىكند، جز آنكه آن را مىسوزاند.[1]
از اينرو داود قيصرى مىگويد: «اين اتصاف (يعنى فناى وجوه تعلقى نفسى در وجه سرّى
الاهى)، جز با توجه تام به جناب حق مطلق سبحانه، حاصل نگردد و اين توجه نيز جز با
محبت پنهان در بنده ممكن نباشد.»[2]
اكنون اين پرسش مطرح مىشود كه راز اشتداد محبت چيست؟ به ديده عارفان،
اشتداد محبت با ازدياد تناسب در ارتباط است. سعيدالدين فرغانى مىنويسد: «محبت حكم
مناسبت است.»[3] اين تناسب
از تشابه وصفى بين محب و محبوب برمىخيزد و اين تشابه با وجود اوصاف مشترك پديد
مىآيد. از اينرو هرچه اوصاف اشتراكى در محب بر اوصاف امتيازى غلبه كند تشابه و
تناسب بيشتر مىشود و در نتيجه محبت فزونى مىيابد.
صدرالدين قونوى نيز مىگويد: «برخى گونههاى محبت، نتيجه مناسبت ميان
بعضى صفات محب و محبوب است كه به لحاظ اين صفت مشترك متحدند؛ اگرچه حظّشان از آن
صفت متفاوت است ... به ديده ما در مشرب تحقيق، محال است كه كسى ديگرى را از حيث
آنچه مغايرت اوست، دوست بدارد؛ [ولى] بهموجب حكم معناى مشترك بين آن دو مناسبت
ثابت مىگردد؛ مناسبتى كه با غلبه اوصاف اتحادى بر اوصاف امتيازى گسترش مىيابد»[4] و «هر چه اين اوصاف اتحادى بيشتر
گردد، محبت نيز افزايش يابد.»[5]
[1] -« حبّ الله نار لايمر على شيء الا أحترق.»(
محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 67، ص 23.)