اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 247
نخواسته، سالكى عنانگسيخته شود يا زاهدى
بىاختيار شود، چنان در پرتگاه افتد كه روى نجات را هرگز نبيند و به طريق سعادت و
رستگارى هيچ عود نكند.
پس سالك چون طبيب حاذق، بايد نبض خود را در ايام سلوك بگيرد و از روى
اقتضائات احوال و ايام سلوك، با نفس رفتار كند و در ايام اشتعال شهوت كه غرور
جوانى است، طبيعت را به كلى، منع از حظوظش ننمايد و با طرق مشروعه، آتش شهوت را
فرونشاند كه فرونشاندن شهوت به طريق امرالهى، اعانت كامل در سلوك راه حق كند.
بالجمله بر سالك راه آخرت، مراعات احوال اقبال و ادبار نفس لازم است
و چنانچه [چنانكه] از حظوظ نبايد مطلقاً جلوگيرى كند كه منشأ مفاسد عظيم است،
نبايد در سلوك، از جهت عبادات و رياضات عمليه به نفس سختگيرى كند و آن را تحت
فشار قرار دهد، خصوصا در ايام جوانى و ابتداى سلوك كه آن نيز منشأ انزجار و تنفر
نفس شود و گاه شود كه انسان را از ذكر حق منصرف كند و در احاديث شريفه اشاره به
اين معنا بسيار است، چنانچه [چنانكه] در كافى شريف است كه حضرتصادق (ع) فرمودند:
«من در ايام جوانى جديت و اجتهاد در عبادت نمودم، پدرم به من فرمود: اى فرزند!
كمتر از اين عمل كن، زيرا كه خداى عزّوجلّ وقتى كه بندهاى را دوست داشته باشد، از
او به كم نيز راضى شود.»[1]
همچنين از رسولاكرم 6 حديث كند كه فرمود:
اين دين محكم است، با رفق و مدارا داخل آن شويد و عبادت خدا را مبغوض
بندگان خدا نكنيد تا مثل سوار مفرطى باشيد كه نه سفر را قطع مىكند و نه پشت به
مركوب خود باقى مىگذارد.[2]
[1] -« يابنى دون ما أراك تصنع فان الله عزوجل اذا أحب
عبداً رضى عنه باليسير.»( همان، ص 114.)
[2] -« ان هذا الدين متين فاوغلوا فيه برفق و لاتكرهوا
عبادة الله الى عباد الله فتكونوا كالراكب المنبّت الذى لاسفراً قطع و لا ظهراً
أبقى.»( همان، ص 113.)
اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 247