گواه است، بدان هدايت شود، و «هو» اسم ضمير
است كه بدان به شخص غايب اشاره مىشود هاء در هو آگاهى دادن بر معناى ثابت، و و او
اشاره به آنكه از حواس ما غايب است مىباشد، تا آخر روايت.
مىگويم لفظ «هو» اسم ذات است ولى در مرتبه غيب الغيوب، و لفظ اللّه
نيز اسم ذات است ولى از حيث جامعيت آن ذات جميع صفات كماليه را.
«احد» يعنى آن فرد متفرد و آن يگانهاى كه از چيزى بر انگيخته نشده
است، بهعبارتديگر يعنى آن احدى المعنا كه نه در عقل و نه در وهم و نه در وجود
منقسم مىگردد.
اللّه الصمد
يعنى آن سيد و آقايى كه همگان قصد او كنند، و آن كه نه جوفى براى او
است، و نمىخورد و نمىآشامد، و نه مىخوابد، و آن دائمى كه پيوسته بوده، و خواهد
بود، و يگانهاى كه به الهيتش والاتر از صفات خلق است.
امام صادق 7 از پدرش روايت نموده كه فرمود: اهل بصره در
نامهاى به حسين ابن على 7 از آن حضرت از معناى صمد سؤال نمودند حضرت
در جواب آنها نوشت: بسم اللّه الرحمن الرحيم. اما بعد. در قرآن فرونرويد و در آن
بجدال با يكديگر برمخيزيد، و در آن بدون علم سخنى نگوئيد از جدم رسول خدا 6 شنيدم كه فرمود:
هركس بدون علم در مورد قرآن سخنى بگويد جايگاهش پر از آتش خواهد بود،
و خداوند صمد را بدين گونه تفسير فرموده و در كتابش گفته است: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ، بعد اين كلمه را چنين تفسير نمود كه