[1] قابل توجّه است كه شنيدهام بعضى بر «محمّد بن سنان» خرده مىگيرند.
شايد وى تنها به روايتى كه در مورد طعن اوست دسترسى پيدا كرده، و بر تزكيه و ثناى
بر او دسترسى نداشته است، چنان كه در بيشتر طعنها اين احتمال مىرود.
شيخ بزرگوار و مورد اطمينان، مفيد، محمّد بن محمّد بن نعمان، در كتاب
«كمال شهر رمضان» هنگام ذكر نام محمّد بن سنان، درست به اين لفظ مىگويد:
«و آنگهى آنچه از سروران ما عليهم السّلام در وصف اين مرد (محمّد بن
سنان) وارد شده، خلاف آن چيزى است كه شيخ ما[2]
آورده و او را بدان توصيف نموده، و آنچه از روايات ظاهر مىشود، درست ضدّ اوصافى
است كه وى براى ابن سنان ذكر نموده.
مانند فرمايش امام باقر 7 در روايت عبد اللَّه بن صلت قمى
كه مىگويد: در اواخر عمر شريف امام باقر 7 بر او وارد شدم و از آن
بزرگوار شنيدم كه فرمود:
«خداوند، محمّد بن سنان را در رابطه با من جزاى خير دهد، كه بىگمان
وى نسبت به من وفا نمود.» نيز مانند فرمايش ديگر آن بزرگوار 7 در روايت
على بن حسين بن داود كه مىگويد: از امام باقر 7 شنيديم كه محمّد بن
سنان را به نيكى ياد نموده و فرمود:
«خداوند، به واسطه خشنودى من از او، از او خرسند و راضى باشد زيرا
هرگز با من و پدر بزرگوارم مخالفت ننمود.» گذشته از اينها، با بزرگى مقام و جلالتى
كه او در ميان شيعيان دارد، و رياست و بزرگى قدر و ارج و ملاقاتش با سه تن از ائمة
عليهم السّلام و نقل روايت از ايشان، و داشتن مقام والا در نزد آن بزرگواران (يعنى
ابو ابراهيم موسى بن جعفر، و ابو الحسن علىّ
[1] اين قسمت از مقدّمه، ظاهرا به تناسب ذكر«
محمّد بن سنان» در سند روايت گذشته آمده است، و در عين حال برخى از مطالب آن، كلّى
است و مكمّل و توضيح مبحث گذشته محسوب مىشود.
[2] ظاهرا مقصود شيخ طوسى رحمه اللَّه است. ر، ك:
معجم رجال الحديث، ج 16، ص 151.