إلى من تكلنى يا ربّ المستضعفين و أنت
ربّى؟ إلى عدوّ ملّكته أمرى، أم إلى بعيد فيتجهّمني [يا: فيتجهّمني]، فإن لم تكن
غضبت علىّ يا ربّ فلا أبالى، غير أنّ عافيتك أوسع لى و أحبّ إلىّ. أعوذ بوجهك
الكريم الّذى أشرقت له السّماوات و الأرض، و كشفت به الظّلمة، و صلح عليه أمر
الأوّلين و الآخرين، من أن يحلّ علىّ غضبك، أو ينزل بى سخطك، لك الحمد حتّى ترضى و
بعد الرّضا، و لا حول و لا قوّة إلّا بك.»
- خداوندا، سپاس تو را همان گونه كه مرا آفريدى در حالى كه هيچ چيز
قابل ذكر نبودم. پروردگارا، مرا بر هول و هراسهاى دنيا و مصيبتهاى روزگار و
گرفتاريهاى زمانه و ناراحتيهاى گلوگير آخرت و مصيبتهاى شبانه روز يارى فرما، و از
شرّ آنچه كه ستمگران در زمين انجام مىدهند كفايت فرما، و در سفرم همراه من، و در
خانوادهام جانشين من باش، و آنچه را به من روزى دادى پر خير گردان، و مرا در نزد
خويش ذليل، و در چشم مردم بزرگ، و در نزد خود محبوب نما، و به واسطه گناهانم
مفتضح، و به جهت كردارم گرفتار، و به واسطه صفات بدم رسوايم مفرما، و از شرّ جنّ و
انس سلامتم بدار، و به اخلاق نيكو موفّقم گردان، و از اخلاق ناپسند دورم بدار.
اى پروردگار ناتوانان، مرا به چه كسى واگذار مىكنى، در حالى كه تو
پروردگار من هستى؟ آيا به دشمن [و شيطان] ى كه مالك امرم گردانيدهاى، يا به شخص
دورى كه بر من هجوم آورد [يا: با روى عبوس با من برخورد كند]؟! پس اى پروردگار من،
اگر تو بر من خشم نگيرى، باكى ندارم، جز اينكه عافيت تو براى من وسيعتر و دوست
داشتنىتر است. پناه مىبرم به روى [و اسماء و صفات] بزرگوارت كه آسمانها و زمين
بدان روشن گرديده، و تاريكى به واسطه آن برطرف شده، و امر اوّلين و آخرين بدان
شايسته گشته، از اينكه مشمول غضبت گردم، يا خشمت بر من فرود آيد. ستايش مخصوص توست
تا اينكه خشنود گردى، و حتّى بعد از خشنودىات. و هيچ دگرگونى و نيرويى نيست جز به
تو.
فضيلت نماز واقعى از ديدگاه روايت
اينك فضيلت نماز كسانى را كه به تدبير خداوند- جلّ جلاله- راضى و
خرسند هستند، و به شرطها و پيمانهاى خود با خداوند- جلّ جلاله- وفا مىكنند، ذكر
مىكنيم: