از ديگر آدابى كه بايد بنده در حال سجده رعايت كند آن است كه در بر
داشتن سر از اين گونه خضوع و خشوع براى معبود شتاب ننمايد، كه ما معناى فرمايش
خداوند- جلّ جلاله- را كه در كتابش[1] ذكر نموده
براى تو بازگو نموده و گفتيم كه:
«سجود از مقامات قرب به مولايت مىباشد.» پس چرا شتاب مىنمايى؟ آيا
در حالى كه او به تو ناظر است، از قرب و نزديكى به او كراهت دارى؟! چنان كه در
دنيا از ملاقات به هر چيز كه دوست دارى بدت نمىآيد، و در دور شدن از آن شتاب
نمىكنى، با پروردگارت- جلّ جلاله- نيز كه چارهاى از همراه بودن او ندارى، چنان
باش. در روايت آمده كه امام صادق 7 فرمود: «هماره وقتى حضرت علىّ بن
الحسين عليهما السّلام به نماز بپا مىخاست، رنگ چهرهاش دگرگون مىشد، و هنگامى
كه سجده مىنمود، تا عرق از او فرو نمىريخت سر برنمىداشت.»
10- تشهّد و گواهى دادن به يگانگى خداوند- جلّ جلاله-
آنچه در اين باره مهمّ است، آن است كه تشهّد گفتن تو، معامله با
خداوند- جلّ جلاله- و عبادت باشد، و قصدت تنها اين نباشد كه او- جلّ جلاله- در
واقع و نفس الامر يگانه است، بلكه از تو خواستهاند كه اعتقاد داشته باشى او- جلّ
جلاله- در واقع يگانه است، و معبودى جز او كه شايسته پرستش باشد و بتوان آن را بر
خشنودى او مقدّم داشت، وجود ندارد، زيرا اگر چيزى را بر او- جلّ جلاله- مقدّم كنى،
معلوم مىشود كه آن چيز نزد تو بر خداوند- جلّ جلاله- ترجيح دارد، و از آن جهت كه
آن را مقدّم داشتهاى، آن معبود تو خواهد بود نه خداوند، و در نتيجه هنگام گواهى
دادن به اينكه معبودى جز خداوند ندارى، كاملا صادق نخواهى بود، آيا نمىبينى كه
خداوند- جلّ جلاله- پيرامون كسى كه هوا و هوس خويش را بر خدا
[1] اشاره است به آيه 19 از سوره علق كه در همين
فصل گذشت.