3- سپس مكلّف دستهايش را بر زمين يا هر چيزى كه در صورت پيدا نشدن
خاك جانشين آن مىگردد، مىزند، و دستها را به هم مىزند، تا گرد و غبارش بريزد، و
با هر دو دست از ابتداى رستنگاه موى سر از بالاى پيشانى و تمام جبين و كنار پيشانى
تا سر بينى كه در سمت دهان قرار دارد (به همان صورتى كه پيش از اين[1] ذكر نموديم) مىكشد.
بعد دوباره دستها را بر زمين يا هر چيز ديگر جانشين آن مىزند، و
آنها را به هم مىزند تا گردش بريزد، و با كف دست چپ، پشت دست راست را از مفصّلى
كه بين كف و بازو قرار دارد تا سر انگشتان دست راست مسح مىكند، و نيز با كف دست
راست، پشت دست چپ را از مفصلى كه بين كف و بازو قرار دارد تا سر انگشتان دست چپ مسح
مىنمايد.
4- وقتى اينها را انجام داد، هر چيز كه به واسطه غسل، مباح و جايز
بود، بدون كم و كاست جايز و مباح مىگردد. و هر چيز كه غسل را باطل مىكند، تيمّم
بدل از طهارت كبرى (يعنى غسل) و تيمّم بدل از طهارت صغرى (يعنى وضو) را نيز باطل
مىكند. و اين مطلب در فصل دوازدهم نيز ذكر شده بود.
5- اگر براى غسل دادن ميّت نيز امكان نداشته باشد كه انسان از آب
استفاده كنند، بىكم و كاست به ترتيبى كه شخص زنده مكلّف به غسل تيمّم مىكند،
ميّت را تيمّم بدل از غسل مىدهند.
شرايط لباس و مكان نماز
در رابطه با گزينش جامه و مكان نماز، مهمّ اين است كه لباس و مكان
نماز پاكيزه باشند، به گونهاى كه نماز خواندن در آن دو براى انسان مباح و جايز
باشد. خواه ملك انسان باشند و يا از كسى عاريه و يا اجاره نموده و يا به صورتى غير
از اينها براى او مباح باشند.