ايمان مايه آرام ش روح و جسم بوده، نگرانى را از انسان دور مىكند.
نگرانى گاهى بر اثر گناهان و لغزشهاى گذشته است كه ايمان به غيب و
يادخداى آمرزنده و رحيم، آن را به آرامش تبديل مىكند؛ زيرا او گناهان را بخشيده و
توبه را مىپذيرد.
گاهى ريشه دلهره، احساس تنهايى است كه ايمان به خداى حاضر و ناظر،
اين دلهره را به آرامش تبديل مىكند؛ زيرا، او همدم انسان بوده، حرفش را شنيده،
كارش را مىبيند و نسبت به او مهربان است. گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر احساس
پوچى و بى هدفى است كه ايمان به خداى حكيمى كه در اين عالم، هر چيزى را طبق حكمت و
براى هدفى آفريده، اين اضطراب را نيز بر طرف مىكند. گاهى ناراحتى به خاطر آن است
كه انسان در راضى كردن همه افراد موفق نشده و ناراحت است كه چرا فلان شخص، يا فلان
گروه را از خود رنجانده است، ولى ايمان به اينكه فقط بايد خدا را راضى كرد و عزت و
ذلّت به دست اوست، اين نگرانى را نيز از بين مىبرد.[1]