در اسلام، ارزش عمر بستگى به ايمان، عمل صالح، بندگى خدا واخلاق نيكو
دارد. اگر كسى عمرش را درراه تحصيل ايمان ومعرفت، بندگى خدا و كسب اخلاق انسانى،
صرف كند، از وقت خود خوب استفاده كرده و در اين صورت، ازضرر و خسران در امان مانده
و سعادتمند خواهد شد.
همانا عمرتو، مهريه سعادت و خوشبختى توست به شرط آنكه، درطاعت وبندگى
پروردگارت، تمام كنى.
كسانى كه عمر خود را، ضايع كرده و اوقاتى را كه خدا براى رشد
وكمالشان، قرار داده، صرف هوا و هوس كردهاند، روز قيامت، دچار حسرت و اندوه و
عذاب الهى مىشوند و در آن روز، بيدار شده و مىفهمند كه نبايد عمر خود را، ضايع
مىكردند و زندگى را به بيهودگى، مىگذراندند. از اين رو، فرياد بر مىآورند كه
خداوندا! يك بار ديگر ما را به دنيا برگردان، تا تمام لحظات زندگى را در كسب
ايمان، عمل صالح و اخلاق نيكو، صرف كنيم و از الطاف تو، بهره مند گرديم. ولى در
پاسخ آنان، گفته مىشود: بايد وقتى كه در دنيا بوديد، از وقت خود استفاده مىكرديد
ازعمرتان، بهره مىگرفتيد.[2]
درمقابل اينها، كسانى هستند كه عمر خود را غنيمت دانسته و در راه كسب
ايمان و بندگى خدا كوشيدهاند و رضاى او را جلب كردهاند و در آخرت نيز، از رضاى
حق و بهشت او، بهرهمند خواهند شد.
اولياى گرامى اسلام، از پيروانشان خواستهاند كه ارزش عمر را دريافته
و در راه حق و