مسلح، مملكت متزلزل است. بنابراين اگر
بخواهيد مملكت ايران يك مملكتى باشد كه بتواند روى پاى خودش راه برود و بتواند ان
شاءالله، آتيه خودش را به طور شايسته انجام بدهد و اصلاح بكند، اوّل بايد اين قواى
مسلّح تحت نظم بيايند.»[1]
ب- هزيمت سپاه:
ماهنوز طعم تلخ ناكامى جنگ احدو صفين و پيمان صلح با معاويه را دركام
داريم و همه مىدانيم كه يكى از علل اساسى شكست در «احد»، «حكميت صفين» و «صلح با
معاويه» بى نظمى و تمرّد نيروها بود؛ اميرمؤمنان عليهالسلام از روحيه تمرّد و
عصيانگرى نيروهاى تحت امر خودش با تلخى ياد مىكند و مىفرمايد:
خدا شما را بكشد كه دلم را سخت چركين كرديد و سينهام را از خشم
آكنده و همواره با هر نفسى اندوهم خورانديد و با نافرمانى وتمرّد، رأى و تدبيرم را
تباه ساختيد.
پيرامون تمرّدونافرمانى نيروها و فرماندهان سپاه امام حسن مجتبى
عليهالسلام نيز نوشتهاند:
«اين حركت دشمنى بار (تمرّد و فرار برخى از فرماندهان) فضاى مساعدى
براى پديد آمدن روح تمرّد و نافرمانى ايجاد كرد به طورى كه اثر آن برگروههاى ديگرى
از سپاه نيز سرايت كرد و جمعى از آنان به فكر فرار افتادند ... معاويه چندان كه
مىتوانست در برانگيختن و سپس پختن و آنگاه توسعه دادن اين روح تمرّد ونافرمانى
فعاليت مىكرد ... تا عاقبت توانست غرور و مناعت آنان را با مطامع مادّى بشكند
...»[3]
ج- پيروزى دشمن:
اين فرجام ناميمون بطور طبيعى پس از پيامد دوّم به وقوع