حكمت خداوندى در هر چيز تجلّى يافته و موجودات عالم نيز روى حساب
ونظم دقيق و نيز بر اساس هدف معيّنى قدم به عرصه هستى نهادهاند.
جهان چون خدوخال وچشم وابروست كه هرچيزى بجاى خويش نيكوست
نظم شگفت ومحيرالعقولى كه درهمه مخلوقات، حركت سيّارهها و ستارگان،
گياهان، موجودات دريايى وصحرايى، بدن انسان، گردش خون و ... وجود دارد، همه و همه
معلول تدبير خداوند حكيم، مدبّر وتواناست.
اهميت نظم در زندگى
خداى تواناو حكيمى كه نظم را در دستگاه پهناور وعظيم خلقت قرار داده
است، همين نظم را در زندگى انسانها و روابط اجتماعى آنان مىپسندد. از اين رو،
شايسته است كه انسان درزندگى فردى و اجتماعى خويش، نظم و ترتيب و تدبير درامور را
مراعات كند؛ زيرا به گفته روانشناسان:
«احتياج به نظم و ترتيب، جزء احتياجات اساسى روانى محسوب مىگردد،
رنگ و شكل خاصى به زندگى مىدهد، افراد ميل دارند زندگى فردى وجمعى خود را تحت نظم
و قاعده مشخصى در آورند.»[2]
نگاهى گذرا به حجم زياد كتابهاى قوانين و مقررات و بودجههاى هنگفتى
كه صرف قانونگذارى وتنظيم آنها مىشود واهميتى كه همه ملل جهان به آنها مىدهند،
ضرورت ولزوم نظم فردى واجتماعى را در زندگى بشر آشكار مىسازد.
اسلام نيز به عنوان دين جهانى وكامل به نظم و برنامهريزى درزندگى
اهميت فراوان