(دفتر ششم)
[رغبت شغل]
889-
«هر كسى را خدمتى داده قضا
در خور آن گوهرش در ابتلا
مناسب است با مضمون حديث:
اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لمَا خُلقَ لَهُ
- كه در ذيل شماره (429) مذكور گرديد.
[ص 184 احاديث مثنوى]
[يكى همچون هزار]
890-
«واحدٌ كَالالفْ كه بْود آن ولى
بلكه صد قرن است آن عَبْد الْعَلى
ناظر است به حديث ذيل:
لَيْسَ شَيْءٌ خَيْراً منْ أَلْفٍ مثْله إلَّا الإنْسَانُ الْمُؤْمنُ[1].
احياء العلوم، ج 3، ص 18 و با حذف (المؤمن) جامع صغير، ج 2، ص 135 كنوز الحقائق، ص 113 و ابو عباده بحترى گفته است:
وَ لَمْ ارَ امْثَالَ الرِّجَال تَفَاوُتاً
لَدَى الْمَجْد حَتَّى عُدَّ الْفٌ بوَاحد[2]
و تعبير: واحدٌ كَالالْف- از مقصوره ابن دريد مأخوذ است:
وَ النَّاسُ الْفٌ منْهُمُ كَوَاحدٍ
وَ وَاحدٌ كَاْلَالْف انْ امْرٌ عَنَى[3]
و مصراع دوم اين بيت در مكتوبات مولانا و نيز در مثنوى آمده است:
خواب ديدم خواجه مُعْطى المُنَى
وَاحدٌ كَاْلَالْف انْ امْرٌ عَنَى
[1] - مؤمن به تنهايى مىتواند بهتر از هزار نفر( كار آيى و تأثير داشته) باشد. و اين( تفاوت زياد) در جاهاى ديگر( مشهود) نيست.
[2] - تفاوتى را كه از نظر مجد و بزرگى بين رجال است در هيچ جاى ديگر نديدهام.
گاهى يك نفر از آنان به اندازه هزار نفر( مؤثر و كار آمد) مىشود.
[3] - اگر امرى دشوار پيش آيد مردم عادى هزار نفرشان مثل يك نفرند در حالى كه انسانى لايق و كار آمد به اندازه هزار نفر مؤثر واقع خواهد شد.
سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)