responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 462

[قوم يونس رَست چون توبه نمود]

787-

«قوم يونس را چو پيدا شد بلا

ابر پُر آتش جدا شد از سما

مأخذ آن روايت ذيل است كه در باره نزول عذاب بر قوم يونس نقل كرده‌اند:

وَ قَالَ وَهَبٌ اغْيَمَت السَّمَاءُ غَيْماً اسْوَدَ هَائلًا تَدْخُنُ دُخَاناً شَديداً فَهَبَطَ حَتَّى غَشىَ مَدينَتُهُمْ وَ اسْوَدَّتْ اسْطحَتُهُمْ فَلَمَّا رَأَوْا ذَلكَ ايْقَنُوا بالْهَلَاك وَ الْعَذَاب فَطَلَبُوا نَبيَّهُمْ يُونُسَ فَلَمْ يَجدُوه فَقَذَفَ اللَّهُ فى قُلُوبهمُ التَّوْبَةَ وَ أَلْهَمَهُمُ الرُّجُوعَ الَيْه فَخَرَجُوا الَى الصَّعيد بأَنْفُسهمْ وَ نسَائهم وَ صبْيَانهمْ وَ دَوَابِّهمْ وَ لَبسُوا الْمُسُوحَ وَ اظْهَرُوا الايمَانَ وَ التَّوْبَةَ للَّه وَ اخْلَصُوا النيّةَ وَ فَرَّقُوا بَيْنَ كُلِّ وَالدَةٍ وَ وَلَدهَا منَ النَّاس وَ الدَّوَابِّ وَ الانْعَام فَحَنَّ بَعْضُهَا الَى بَعْضٍ وَ عَلَتْ اصْوَاتُهُمْ وَ اخْتَلَطَ حَنينُهُمْ وَ عَجُّوا وَ تَضَرَّعُوا الَى اللَّه وَ قَالُوا آمَنَّا بمَا جَاءَ به يُونُسُ فَرَحمَهُمْ رَبُّهُمْ وَ اسْتَجَابَ دَعْوَتَهُمْ وَ قَبلَ تَوْبَتَهُمْ وَ كَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ بَعْدَ مَا اظَلَّهُمْ‌[1].

قصص الانبياء ثعلبى، ص 345 [ص 171 قصص مثنوى‌]


[1] - وهب روايت كرده است( در زمان حضرت يونس، به علت ايمان نياوردن قومش فرمان عذاب آمد و آن حضرت مأيوسانه از شهر خارج شد.) آن گاه آسمان را ابرى سياه و هولناك فرا گرفت و دود غليظى متصاعد شد. به طورى كه شهر را پوشانيد و همه جا تاريك شد. قوم يونس وقتى چنين ديدند باور كردند كه هلاكت و عذاب، جدى است. به دنبال پيامبرشان يونس رفتند. ولى او را نيافتند. خداوند به دلشان انداخت كه توبه كنند. و به آنها الهام كرد كه به سوى خدا باز گردند. آنها نيز با همسران، فرزندان و چارپايانشان به زمين بلندى روى آوردند، در حالى كه لباسهاى مويى و خشن پوشيده بودند. آن گاه به اظهار ايمان توبه پرداختند و نيت خود را با خداى خويش خالص كردند. بين مادرها و فرزندها- چه از مردم و چه جنبندگان و چارپايان- جدايى افكندند، در نتيجه ضجه‌ها بلند شد. صداها اوج گرفت. و ناله‌ها در هم آميخت. همگى به گريه و زارى افتادند و گفتند خدايا، به آنچه حضرت يونس آورده است ايمان آورديم.

خداوند هم بر آنان رحمت آورد و دعايشان را اجابت كرد. توبه آنان را پذيرفت و سايه عذاب را از سرشان برداشت.

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 462
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست